درباره جبهه ملی سازش پهلوی با ملی گراها

درباره جبهه ملی سازش پهلوی با ملی گراها برتریها: سقوط كابینه غلامرضا ازهاری، رژیم پهلوی را به ناچار وادار ساخت تا به افرادی از جبهه ملی روی آورد و اینگونه باب مراوده و گفتگو با دشمنان روز گذشته همچون كریم سنجابی، غلامحسین صدیقی و شاپور بختیار باز شد تا آنها بتوانند رژیم را در شرایطی كه خشم ملت ایران به اوج خود رسیده بود، نجات دهند اما این رویا، تحقق نیافت.



به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ تظاهرات های پراكنده ای مقابل رژیم پهلوی از زمستان ۱۳۵۵ تا بهار ۱۳۵۶ خورشیدی در ایران شروع شد. دیگر این امر روشن شده بود كه قدرت در دست معترضان و انقلابیون پیرو امامخمینی(ره) است. در چنین شرایطی بود كه جمشید آموزگار در ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ خورشیدی به دنبال بركناری امیرعباس هویدا از جانب محمدرضا پهلوی، حكم نخست وزیری را دریافت كرد و تا پنجم شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی در این مسند باقی ماند اما به دنبال روی كار آمدن آموزگار، علائم بحران رژیم پدیدار شد. مقاله توهین آمیزی كه درباب رهبر انقلاب ایران در روزنامه اطلاعات درج شد، زمینه ساز انقلابی شد كه ۱۴ ماه بعد به ثمر نشست. (۱)

این امر و آتش سوزی در سینما ركسِ آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷خورشیدی به استعفای جمشید آموزگار كه خودرا در كنترل اوضاع ناتوان می دید، منجر گردید. محمدرضا پهلوی استعفای جمشید آموزگار را پذیرفت و ماموریت تشكیل كابینه جدید را به شریف امامی كه رئیس مجلس سنا بود، محول كرد اما تمام تلاش های وی هم برای انجام اصلاحات با تظاهرات مردم در ۱۳ شهریور ۱۳۵۷خورشیدی به یأس و ترس بدل شد. تظاهرات ۱۳ شهریور كه مصادف با روز عید فطر بود با شركت یك میلیون تن از مردم تهران برگزار و این تظاهرات چهار روز بعد به فاجعه ۱۷ شهریور انجامید.







در واقع از اوایل مهر، ناظران خارجی و ایرانی ها طبقه متوسط دریافتند كه رژیم در حال از هم پاشیدن است. با عنایت به این اتفاقات و واقعه ۱۳ آبان۱۳۵۷ خورشیدی كه به خاك و خون كشیدن تظاهرات دانش آموزان و دانشجویان منجر گردید، شریف امامی را وادار به استعفا كرد. به دنبال كناره گیری شریف امامی از نخست وزیری، محمدرضا پهلوی در ۱۵ آبان ۱۳۵۷خورشیدی یك كابینه نظامی به ریاست غلامرضا ازهاری را روی كار آورد. ازهاری روشی آمیخته از آشتی و سركوب را پیشه كرد اما چنین تدابیری نیز بی ­ثمر بود. حقیقت این بود كه قدرت و اعتبار امام خمینی(ره) به قدری بود و شعار ساده او كه شاه باید برود و یك جمهوری اسلامی جایگزین آن شود به شكلی جا افتاده بود كه هیچ تدبیری برای رویارویی با آن كارگر نمی افتاد و هیچ یك از گروه ها و شخصیت های سیاسی معتدل نمی توانستند از این بن بست بیرون بروند. بدین سبب تردیدی باقی نمانده بود كه حفظ محمدرضا پهلوی بر سریر قدرت با این شرایط امكان پذیر نیست با عنایت به این شرایط محمدرضا پهلوی مجبور شد بعنوان آخرین تیر تركش به جبهه ملی روی آورد.



پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز تاسیس جبهه ملی به علل و چگونگی روی آوردن محمدرضا پهلوی به دشمنان دیرینه خود یعنی اعضای جبهه ملی پرداخته است.



روی آوردن محمدرضا پهلوی به اعضای جبهه ملی

بعد از سقوط كابینه شریف امامی و به دنبال آن غلامرضا ازهاری، بر طبق اندیشه و تصمیم یاران فرح دیبا، باب مراوده و گفت و گو با اعضای جبهه ملی كه هیچ گاه رفت و آمدی به دربار نداشتند، باز شد. دیدارهای كریم سنجابی، غلامحسین صدیقی و سرانجام شاپور بختیار با محمدرضا پهلوی و باز شدن پای آنها به دربار عموماً در همین چهارچوب صورت می گرفت و نیز فراخوانی رجال خانه نشین شده ای مانند علی اكبر سیاسی و عبدالله انتظام كه سال ها بود، حرفی از آنها در بین نبود و یاد و سراغی از آنها گرفته نمی شد و به اصطلاح مغضوب محمدرضا پهلوی بودند به همین سبب بود اما اینها در زمانی به دربار فراخوانده شدند كه در حقیقت دیگر دیر شده بود. با این وجود در دربار حداقل در بین مشاورانی كه در اطراف فرح جمع شده بودند، هنوز چنین فكر می شد كه با سپردن كار و مشخصاً سمت نخست وزیری به یكی از چهره های ملی كلید حل معما به دست آمده است.(۲) این در حالی بود كه خود محمدرضا پهلوی تا آخرین روزها آماده بود با هرشخصی كنار آید جز با پیروان مصدق! وی در شهریور ۱۳۵۷خورشیدی، یعنی چند ماهی قبل از انقلاب به یك روزنامه نگار آمریكایی گفته بود اعضای جبهه ملی همه عوامل دول غرب هستند. (۳)







پیشنهاد نخست وزیری به غلامحسین صدیقی

با توجه به بحران ها پیش آمده محمدرضا پهلوی سرانجام متقاعد شد كه تنها چاره باقیمانده برای او تشكیل دولتی از عناصر جبهه ملی یا طرفداران مصدق است و به این منظور قبل از همه به غلامحسین صدیقی وزیر كشور مصدق و از یاران وی متوسل شد. البته انتخاب صدیقی كه به سفارش نزدیكان محمدرضا پهلوی صورت گرفته بود در ابتدا چندان خوشایند وی نبود.

وقتی اسم صدیقی عنوان شد، محمدرضا پهلوی با عصبانیت گفته بود، صدیقی؟ حالا كار من به جایی رسیده كه از این میرزای جامعه شناس كمك بخواهم؟ امینی اظهار داشت: مملكت نیاز به او دارد مساله شما نیستید، مساله وطن است. مردم هستند. محمدرضا پهلوی یك شب در این زمینه فكر كرد و عاقبت به امینی اطلاع داد، حاضر است صدیقی را ببیند. (۴)

محمدرضا پهلوی به صدیقی گفت شرط و خواست شما برای قبول نخست وزیری چیست؟ صدیقی گفت البته من مدتی باید فكر كنم ولی به اعتقاد من نخستین شرط برای آرام شدن كشور، تشكیل شورای سلطنت و استراحت حضرتعالی است. محمدرضا پهلوی گفت شورای سلطنت؟ آن هم در زمان حیات من! مگر آدم زنده وكیل وصی می خواهد؟... محمدرضا پهلوی درنگی كرد و گفت شما معتقدید من باید از ایران بروم و شورا تشكیل گردد یا در ایران بمانم. صدیقی گفت مهم تفویض اختیارات شما به شورای سلطنت است. در كجا بودن شما چندان مهم نیست. مساله مهم دیگر وجود هیاتی است از جانب دولت نزد شما كه در واقع كار رابط را بازی می كند. همین طور لغو حكومت نظامی. محمدرضا پهلوی برآشفته گفت می خواهید مرا كنترل كنید. صدیقی گفت غرض كنترل بعضی مفسدان است كه امكان دارد اعلیحضرت را گرفتار خیالات ناصواب كنند و خدای ناكرده وضعی شبیه به ۲۸ مرداد به وجود بیاورند. (۵)







بنابراین صدیقی با چهار شرط پذیرفت كه ریاست دولت را به عهده بگیرد از شرایط او اجرای كامل مفاد قانون اساسی ۱۹۰۶ میلادی و موافقت پارلمان با انتصاب او به مقام نخست وزیری بود، پلیس و ژاندارمری می بایست تحت فرمان دولت و تابع وزارت كشور باشد و نقش ساواك(سازمان اطلاعات و امنیت كشور) به مقابله و مبارزه با تهدیدات و توطئه های خارجی مقابل ایران محدود شود. محمدرضا پهلوی این شرایط را پذیرفت و صدیقی شرایط تازه ای عنوان نمود و خواستار لغو مقررات حكومت نظامی و آزادی مطبوعات شد، محمدرضا پهلوی با این شرایط هم موافقت نمود و صدیقی ۲ هفته از وی مهلت خواست تا درباره تشكیل كابینه و چگونگی اجرای برنامه كار خود مطالعه كند اما صدیقی بعد از یك هفته مطالعه و تلاش توفیقی برای تشكیل كابینه به دست نیاورد و انصراف خودرا به محمدرضا پهلوی اعلام نمود.



بختیار دلیلهای عدم موفقیت صدیقی را چنین بیان كرده است: اولاً صدیقی به تعداد كافی همكار مناسب نداشت، درثانی می خواست كه محمدرضا پهلوی به یكی از شهرهای ساحل دریای خزر و یا خلیج فارس رود، یعنی در هر حال از پایتخت دور باشد، اما محمدرضا پهلوی با این درخواست مخالفت كرد. (۶)



پیشنهاد نخست وزیری به سنجابی

پس از خودداری صدیقی از پذیرش نخست­ وزیری و بی­ نتیجه ماندن تلاش امینی، این دفعه سنجابی مورد توجه قرار گرفت. در این زمان سنجابی در پاریس بود. بختیار در تماسی از وی خواسته بود به تهران بازگردد و پست نخست وزیری را عهده دار شود. محمدرضا پهلوی هم بوسیله سپهبد ناصر مقدم كه رئیس ساواك بود و با سران جبهه ملی بی ارتباط نبود، سراغ سنجابی رفت و به دنبال این دیدار در ۲۳ آذر ۱۳۵۷ این اعلامیه از جانب جبهه ملی انتشار یافت: هم میهنان، ساعت ۶ پس از ظهر روز گذشته رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور به خانه آقای كریم سنجابی رئیس و دبیر كل اجرایی جبهه ملی ایران بازگشت كردند و ایشان را به كاخ نیاوران برای دیدار با محمدرضا پهلوی بردند سنجابی در این دیدار ضمن تشریح اعلامیه مورخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷ صادر شده در پاریس تاكید نمودند كه تا زمانی كه وضع سلطنت كنونی باقی است، جنبش ملی و اسلامی ایران حاضر به شركت در هیچ تركیب حكومتی نخواهد بود.







پیشنهاد نخست وزیری به بختیار

در همین زمان شبكه تلویزیونی سی. بی. اس فیلمی از زندگی شاپور بختیار دبیر كل حزب ایران و معاون سنجابی در جبهه ملی پخش كرده بود كه در آن بختیار گفت: اگر شرایطش برای نخست وزیری پذیرفته شود، حاضر به قبول این منصب است. تیمسار مقدم و فرح، محمدرضا پهلوی را نسبت به او ترغیب كردند. (۷) او كه تاج و تخت خودرا در پرتگاه سقوط می دید، مجبور شد، غرور و تكبر بی جای خودرا زیر پا بگذارد و از راه استیصال از این پیشنهاد استقبال كند. به روایتی قباد ظفر دوست محمدرضا پهلوی، شاپور بختیار را به وی معرفی كرده بود.

بنابراین در صورتیكه سنجابی، علی امینی، صدیقی و دیگر وزیران مصدق چون عبدالله انتظام و محمد سروری حاضر به قبول نخست وزیری نشده بودند، بختیار كه در دوران مصدق معاون وزارت كار بود و شخصیت درجه دومی به حساب می آمد، شاید می توانست مشكل گشا باشد.

محمدرضا پهلوی درباب اولین دیدارش با بختیار در كتاب پاسخ به تاریخ آورده است: بی نظمی و اغتشاش در گردش چرخ های اقتصاد كشور، اعتصابات پی در پی و تظاهرات خیابانی عملا زندگی جامعه را فلج كرده بود. میزان تولید نفت خام كه در مواقع ضروری عادی ۵.۸ میلیون بشكه بود در روز چهارم دی ۱۳۵۷خورشیدی به ۱.۷ میلیون بشكه رسید كه فاجعه ای برای اقتصاد ایران محسوب می شد. صدور گاز به شوروی مبتلا به اختلال و اشكال شده بود در این هنگام بود كه شاپور بختیار، یكی از اعضای جبهه ملی به وسیله سپهبد مقدم، رئیس ساواك از من تقاضای ملاقات كرد. من قبلا به وسیله جمشید آموزگار نخست وزیر سابق، تماسی با بختیار داشتم و همچنان به كوشش خود برای تشكیل یك دولت ائتلافی ادامه می­ دادم. در این اواخر، در صورتیكه كریم سنجابی همچنان به اظهارات تحریك­ آمیز خود ادامه می داد، شاپور بختیار، روشی معتدل ­تر داشت و تقریباً سكوت كرده بود. در نتیجه شاپور بختیار را به حضور پذیرفتم. (۸)







بختیار برای دفاع از خود درباب برعهده گرفتن مقام نخست وزیری و همكاری با محمدرضا پهلوی توضیحات مبسوطی ارائه كرده است: به این نتیجه رسیدم كه از زمان آموزگار تا آن روز از گروه چپی ها تندرو گرفته تا سلطنت طلبان، همه در هفت مورد با هم توافق دارند. روال ساده ای را در پیش گرفتم: آن هفت مورد را بعنوان برنامه كوتاه مدت دولتم انتخاب كردم. بدین سان می خواستم با وفاداری و امانت، اراده مردم را به اجرا درآورم. در واقع این هفت مورد به پنج تقلیل می­ یافت و ۲ نكته دیگر را كه با طرز كار دولت ارتباط پیدا می كرد، خود به آنها افزودم. آنچه مردم می­ خواستند این­ها بود: اول آزادی مطبوعات كه با اعتقادات شخصی و عمیق خود من هم بسیار منطبق بود، دوم انحلال ساواك، سوم آزاد كردن زندانیان سیاسی، چهارم انتقال بنیاد پهلوی به دولت، پنجم حذف كمیسیون شاهنشاهی كه چون دولتی در دولت بود و در تمام مسایل مداخله می­ كرد. ۲ شرط شخصی خودم از این قرار بود: انتخاب تمام وزرا منحصرا با من باشد. از اعلیحضرت بخواهم كه اگر امكانش وجود داشته باشد بپذیرد و سفری به خارج بكنند. (۹)







اخراج بختیار از جبهه ملی

بختیار تا زمان قبول نخست ­وزیری با هیچ كدام از رهبران جبهه ملی در این زمینه مشورتی نكرده بود. سنجابی در این ارتباط می­ نویسد: خبرنگار روزنامه لوموند یا خبرنگار خبرگزاری فرانسه به من تلفن كرد و پرسید آقای دكتر سنجابی این مساله نخست وزیری آقای دكتر بختیار چیست؟ گفتم: سوژه نخست وزیری ایشان در میان نیست. مذاكره­ ای با جبهه ملی شده و فعلا هم تصمیمی بطور قطع گرفته نشده است. اگر مطلبی باشد بعدا به شما خبر می دهم. 2 ساعت بعد همان شخص باردیگر به من تلفن كرد و اظهار داشت: آقا! چه می فرمایید خبر نخست­ وزیری بختیار انتشار یافته و همه خبرگزاری ها نقل كرده اند... پس از تماس با بختیار به او گفتم: آقاجان! این كاری كه تو می­ كنی نابود كردن تمام زحمات ماست، نابود كردن تمام سابقه جبهه ملی است و رسوا كردن همه مبارزات ما. زیرك زاده در مقابل او بلند شد و سرپا ایستاد و با دست اشاره نمود و اظهار داشت: اول خودت را رسوا می­ كنی و بعد همه ما را. (۱۰) پس از قبول نخست وزیری از جانب بختیار و مخالفت جبهه ملی، با انتشار اعلامیه ای وی را از جبهه ملی بیرون كردند.







در این اعلامیه آمده است: طبق گزارش های رسیده آقای شاپور بختیار، عضو جبهه ملی ایران بدون رعایت انضباط سازمانی، ماموریت تشكیل دولت را پذیرفته است. جبهه ملی ایران به آن سان كه اعلام نموده است نمی تواند با وجود نظام سلطنتی غیرقانونی با هیچ تركیب حكومتی موافقت كند. شورای مركزی جبهه ملی ایران ضمن تقبیح شدید اقدام آقای دكتر شاپور بختیار، به آگاهی همگان می رساند كه در این شرایط، تشكیل دولت از جانب ایشان به هیچ روی با مصوبات آرمانی و سازمانی جبهه ملی ایران سازگاری ندارد بنا بر این از عضویت جبهه ملی بركنار می شود. (۱۱)

باید اذعان كرد پذیرفتن مسئولیت نخست وزیری در آن دوره از جانب بختیار، نشانه ای آشكار از بی اطلاعی، قهرمان نمایی، جاه طلبی و خودخواهی او اعلام شده كه آرزوی نخست وزیر شدن داشت و زمانی وارد میدان شد كه بیرون ایستادن از گود بیشتر به نفع او و كشور بود.

منابع

۱- بیل، جیمز، شیر و عقاب(تراژدی روابط ایران و آمریكا)، ترجمه مهوش غلامی، انتشارات كویت، تهران، ۱۳۷۱، ص۳۷۴، ۳۷۳

۲- انصاری، احمد علی مسعود، بعد از سقوط، ناشر موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، تهران، ۱۳۷۱، ص ۱۴۱

۳- بختیار، شاپور، یكرنگی، ترجمه، مهشید امیر شاهی، ۱۳۶۱، ص ۱۳۶

۴- یادنامه دكتر غلامحسین صدیقی، گردآوری و تنظیم دكتر پرویز ورجاوند، انتشارات چاپخش، ۱۳۷۲، ص ۱۹۶- ۱۹۹

۵- یادنامه دكتر غلامحسین صدیقی، گردآوری و تنظیم دكتر پرویز ورجاوند، انتشارات چاپخش، ۱۳۷۲، ص ۱۹۶- ۱۹۹

۶- بختیار، شاپور، یكرنگی، ترجمه، مهشید امیر شاهی، ۱۳۶۱، ص ۱۵۲

۷- شوكت، حمید، پرواز در ظلمت، زندگانی سیاسی شاپور بختیار، نشر بازتاب، ساروبروكن آلمان، ۲۰۱۴، ص ۳۳۸

۸- نجمی، ناصر، از سید ضیا تا بازرگان، ج۲، ناشر نویسنده، تهران، ۱۳۷۰، ص ۱۸۰۱

۹- بختیار، شاپور، یكرنگی، ترجمه، مهشید امیر شاهی، ۱۳۶۱، ص ۱۶۱

۱۰- سنجابی، كریم، خاطرات سیاسی سنجابی، صدای معاصر، تهران، ۱۳۸۱، صص ۳۴۴ و ۳۴۵

۱۱- نجمی، ناصر، از سید ضیا تا بازرگان، ج۲، ناشر نویسنده، تهران، ۱۳۷۰، ص ۱۸۰۴


1398/08/21
22:47:37
5.0 / ۵
4536
تگهای خبر: اقتصاد , پایتخت , پژوهش , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد درباره جبهه ملی سازش پهلوی با ملی گراها
نظر شما در مورد درباره جبهه ملی سازش پهلوی با ملی گراها
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۶ بعلاوه ۲
برتریها bartariha
bartariha.ir - حقوق سایت برتریها محفوظ است

برتریها

معرفی برترینهای فناوری و وبسایتها