تغییر الگوی كشت برای گریز از بحران های امنیتی

تغییر الگوی كشت برای گریز از بحران های امنیتی به گزارش برتریها رضا اردکانیان در گفت و گو با روزنامه همشهری گفت: باید الگوی کشت و روش آبیاری ها عوض شده و بصورت زنجیره ای این مسائل حل شود تا از مشکلات کم آبی، بحران های امنیتی حادث نشود.



روزنامه همشهری دوشنبه ۲۷ اردیبهشت در گفت و گو با رضا اردکانیان مسایل مربوط به کمبود آب و بحران خشکسالی در کشور را بررسی کرد و نوشت: این سومین گفت وگوی همشهری با رضا اردکانیان است؛ یک دفعه قبل از وزارت، بار دیگر در شروع وزارت و حالا در هفته های آخر صدارتش بر وزارتخانه ای که بگفته او ماموریت نخستش تامین آب و برق است، به گفت وگویی صریح نشسته ایم. او که هفتم آبان ۹۶با رأی قاطع نمایندگان وقت مجلس، وزیر نیرو شد و به کابینه حسن روحانی پیوست، در پاسخ به این پرسش که ارزیابی اش از عملکرد روحانی چیست، می گوید: نباید قضاوت سریع داشت، بلکه باید انصاف داشت؛ برای اینکه او (حسن روحانی)، یکی از تاب آورترین مدیران جمهوری اسلامی است که در مقابل فشارها از پا ننشست و ایستاد تا دولت او هم تاب بیاورد. اردکانیان نه تحریم ها را کاغذپاره می داند و نه از گفتن این که تحریم ها فرصت های قابل توجهی را از ایران گرفت، ابایی دارد، با این وجود معتقد می باشد تحریم ها هم «منافع» داشته و هم «مضرات».


مرد شماره یک صنعت آب و برق ایران نگاهی متفاوت به پدیده تغییر اقلیم و نتایج آن، ازجمله خشکسالی و ترسالی شدید دارد؛ البته کوشش برای تغییر پارادایم حاکم بر سیاستگذاری ها و ریل گذاری های صنعت آب و برق، ازجمله اتفاقاتی است که در زمان وزارت اردکانیان رخ داده است. با او علاوه بر «بده بستان های تحریم ها در صنعت آب و برق»، درباره طلب ایران از عراق، اختلاف بر سر حقابه ایران از رودخانه مشترک هیرمند، واقعیت مصرف مازوت در نیروگاه ها، احتمال تکرار خاموشی ها و تنش آبی و تغییر در ساختار منابع آب ایران گفت و گو کرده ایم.

مدتی بعد از وزیرشدن شما، ایران باردیگر تحریم شد و کشور در وضعیت جنگ تمام عیار اقتصادی قرار گرفت. شاید بنابراین برخی برنامه ها، ایده ها و اهداف شما، در خصوص استفاده از منابع خارجی محقق نشد. بر صنعت آب و برق ایران در تنگنای شدید تحریم ها چه گذشت؟
دوره دولت دوازدهم دوره خاصی است؛ بواسطه این که دولت برنامه های خودش را بر طبق شرایط نیمه اول سال ۹۶و پیش بینی ها از وضعیت سالهای بعد از آن تنظیم کرد، ولی با خروج آمریکا از برجام و محدودیت هایی که در مبادلات بانکی، فروش نفت، جلب و جذب سرمایه های خارجی شامل فاینانس ها پیش آمد، برنامه های مدنظر دولت تحت تأثیر قرار گرفت. در صنعت آب و برق هم همین وضعیت صورت گرفت و در تعداد قابل توجهی از طرح هایی که قرار بود بوسیله فاینانس خارجی تامین مالی شود، خصوصاً در بخش آب، سدهای بزرگ، سدهای برقابی به صورتی شاهد توقف تامین منابع مالی از کانال فاینانس بودیم؛ درنتیجه این روند با اختلال مواجه گردید و کندی هایی را پیش آورد. در بخش برق خصوصاً در بخش تجدیدپذیرها هم با محدودیت هایی، ازجمله در نقل و انتقال مالی مواجه شدیم.

این درحالی بود که کشور از شروع دولت یازدهم دوران جدیدی را در حوزه انرژی تجدیدپذیر آغاز نموده بود. این حوزه به میزان زیادی به علاقه مندی سرمایه گذاران چه داخلی و چه خارجی متکی بود که همانند دیگر کشورها بیایند و در این طرح ها مشارکت کنند؛ حتی برای خرید تضمینی برق تجدیدپذیر تهمیداتی اندیشیده شده بود. علاوه بر دشواری نقل و انتقال مالی، افزایش نرخ ارز هم موجب شد خیلی از این تعهدات بموقع انجام نگیرد. اینها آثاری بود که در ابتدای اعمال تحریم ها مشاهده شد. البته از جانب دیگر شاهد رونق در نتیجه توجه به توانمندی های داخلی بودیم و ظرفیت قابل توجهی در خوداتکایی شکوفا شد که سرمایه ارزشمندی برای کشور است. امیدواریم با تخفیف یا رفع محدودیت ها، در عرصه آب و برق، اهداف و برنامه های پیش بینی شده قبلی خصوصاً در بخش نیروگاه های تجدیدپذیر محقق شود.


اگر تحریم ها برداشته شود شاهد جهش در کدام بخش های صنعت آب و برق خواهیم بود؟
چون در دهه های بعد از انقلاب سرمایه گذاری زیادی در صنعت برق صورت گرفته و زیرساخت های خوبی را به وجود آورده ایم و با همه کشورهای دارای مرز زمینی اتصال شبکه داریم، طبیعی است که رفع محدودیت های معاملات بانکی، گشایش قابل توجهی را در تبادل انرژی ایجاد خواهدنمود و با سرمایه گذاری هایی که بخش خصوصی داخلی و خارجی می تواند در بخش انرژی های تجدیدپذیر داشته باشد، پیش بینی می شود به میزانی که گشایشی در این حوزه ها ایجاد شود، می توانیم از ظرفیت ها و سرمایه گذاری های زیرساختی بیش از مقدار فعلی بهره ببریم؛ خصوصاً این که ما از مدت ها قبل اجازه داده ایم که برق تولیدی نیروگاه های تجدیدپذیر به کشورهای همسایه صادر شود و تاسیسات انتقال را در اختیار تولیدکنندگان قرار دادیم. از طرف دیگر «سنکرون شدن» سیستم شبکه برق ایران با برخی کشورهای همسایه آسان تر صورت می گیرد و می توانیم انرژی تولیدی خودرا صادر نماییم و منابع ارزی قابل توجهی خواهیم داشت.


در بخش آب هم عمده تحول ناشی از رفع تحریم ها، فعال شدن خطوط فاینانس، خصوصاً برای طرح های بزرگ خواهد بود که بنا بود با این فاینانس ها به بهربرداری برسد. ازجمله این طرح ها می توانم به سد و نیروگاه بختیاری با ظرفیت ۷۵۰مگاوات اشاره کنم که مذاکرات فاینانس آن به علت تحریم ها متوقف گردید یا سد باغان و سد دشت پلنگ در استان بوشهر، سد و نیروگاه برقابی خرسان (در استان چهارمحال و بختیاری)، سد و نیروگاه رودبار لرستان، سد هراز، سد و نیروگاه برقابی چم شیر، سد و شبکه آبیاری و زهکشی مخمل کوه از طرح هایی هستند که با رفع مشکلات مذاکرات فاینانس آنها، می توانند باردیگر فعال شوند و فعال شدن این طرح ها، هم اشتغال قابل توجهی را در دوره ساخت بوجود می آورد و هم ظرفیت نیروگاه های برقابی را زیاد می کند و هم این طرح ها به کنترل سیلاب ها کمک می کند؛ خصوصاً این که به علت شرایط اقلیمی ایران باید مهیا شرایطی نظیر خشکسالی ها و ترسالی ها شدید پی در پی نظیر آنچه در ۳سال اخیر رخ داد باشیم که با برداشته شدن تحریم ها، چشم انداز آینده بهتر خواهد شد.


تا چه اندازه موفق شدید که برنامه های خودرا محقق کنید و آیا الان در وضعیتی هستیم که بگوییم از نظر امنیت انرژی و پایداری عرضه آب و برق در وضعیت بهتر از قبل قرار داریم؟
پایداری عرضه برق پیش از هر چیز به درک صحیح از شرایط اقلیمی ایران برمی گردد. باید متوجه باشیم تغییرات اقلیمی پدیده ای جهانی است و اکنون از شرایط نرمال و طبیعی فاصله بیشتری گرفته ایم. متوسط بارش ۲۳۰تا ۲۵۰میلی متر در سال یعنی این که به شرایط حادی رسیده ایم و خشکسالی ها یا ترسالی های شدید را تجربه می کنیم؛ حتی گاه این اتفاقات متعاقب همدیگر رخ می دهد. پس اینطور نیست که بگوییم پس از ۲سال ترسالی شدید نظیر ۲سال آبی ۹۸- ۹۷و همین طور ۹۹-۹۸، وارد دوره ترسالی شده ایم. درک این شرایط به این معناست که ما دیگر خشکسالی یا سیل را حادثه غیرمترقبه تلقی نکرده و تصور نکنیم که این مساله یک پدیده دفعی نظیر زلزله است؛ بنابراین خشکسالی یا ترسالی شدید همانند سیلاب ها، همزاد با شرایط اقلیمی ایران هستند و ما باید با این شرایط سازگار شویم و برنامه ریزی ها و درک و آگاهی خودرا با این وضع منطبق نماییم و به میزانی که به این درک و معنا رسیدیم و آنرا به رسمیت شناختیم، می توانیم بر امنیت پایدار آب و برق متمرکز شویم.


شما با برنامه سازگاری با کم آبی آمدید، در این سال ها چه کردید؟
این کاری است که از همان سال ۹۶شروع کردیم. برای اولین بار موضوع سازگاری با کم آبی به تصویب دولت رسید و کارگروه ملی سازگاری با کم آبی شکل گرفت. حالا با گذشت ۳سال از فعالیت این کارگروه و کمیته های استانی و صرف ۵۹هزار نفرساعت کار کارشناسی و مشارکت همه جانبه دستگاه های مختلف شامل وزارتخانه های نیرو، جهادکشاورزی، صمت، کشور، سازمان برنامه و بودجه و سازمان حفاظت از محیط زیست، الان در مقیاس ملی شاهد اجرای پروژه ها و طرح های سازگاری با کم آبی در تمام استانها هستیم و دستگاه های اجرائی در بالاترین سطح بر سر برنامه ها توافق و آنها را امضا کرده اند. در این بین مشخص شده چه میزان از مصارف آب در بخش کشاورزی بدون لطمه دیدن امنیت غذایی و تولید محصولات غذایی باید کاسته شود و چه اندازه از تلفات آب آشامیدنی باید در شبکه کم شود و تا چه مقدار باید صنایع به پساب ها متکی باشد. حتی در این برنامه ملی، میزان برداشت آب از دریا و نمک زدایی آن برای مصارف خاص مشخص شده است؛ بدین سبب رقم قابل توجهی از نبود تعادل در منابع آب زیرزمینی ظرف ۵سال آینده با اجرای برنامه های سازگاری با کم آبی جبران خواهد شد و شاهد کاهش فرونشست زمین در آینده خواهیم بود. مهم تر این که به درجه ای از توسعه یافتگی رسیده ایم که پذیرفته ایم موضوع آب مسئله ای بین بخشی است و ضرورت دارد با مدیریت مصرف وضع را بهبود ببخشیم. این یک دستاورد مهمست که نتایج آن در آینده بهتر نمایان خواهد شد. البته شرایط تحریم مسائل دیگری را هم اضافه کرد.


چه مسائلی را ؟
برنامه دشمنان این آب و خاک، این بود که از همین شرایط اقلیمی و خشکسالی و کمبود آب، برای کاهش تاب آوری و افزایش التهاب در جامعه بهره ببرند و ایران را با پدیده تشدید تنازع بر سر منابع آب مواجه سازند؛ بنابراین در وزارت نیرو بعنوان یک پاتک به این برنامه و تحرکات روانی، برنامه هایی را ایجاد کردیم تا افزایش سطح تاب آوری جامعه را تقویت نماییم و اجازه اختلال روانی نسبت به تامین آب را ندهیم.


تا چه اندازه تلاش شما برای سازگاری با کم آبی نهادینه شده و آیا مطمئن هستید این کار در دولت های آینده تداوم خواهد داشت؟
۲نکته را نمی گردد انکار کرد و نوع بشر فارغ از جغرافیا، ایدئولوژی و نظام سیاسی حاکم نمی تواند از آن عبور کند؛ نخست گذشت عمر که قابل جبران نیست و دیگر فهم و آگاهی عمومی. پس به همان اندازه که نمی توانیم منکر گذر عمر خود باشیم، فهم و آگاهی مردم هم از دست نمی رود. البته ممکنست تجاهلی صورت بگیرد و ابراز جهل و ناآگاهی به شکلی اتفاق بیفتد، اما نمی توانیم واقعیت را کتمان نماییم و به نظرم پوشاندن حقیقت، همان کافر شدن و امر مذموم و به مفهوم کفران است. الان بواسطه دانش و نیروی انسانی بهادار ای که در کشور داریم، به سطحی از درک در مسائل رسیده ایم که فرهنگ سازگاری با کم آبی ماندنی خواهد بود؛ هرچند ممکنست در روش های اجرائی، نظام حکمرانی و تعیین اولویت ها فراز و فرودی ایجاد شود، اما مردم به این نتیجه رسیده اند که دیگر نمی گردد غذای یک کشور ۹۰- ۸۰میلیون نفری را با روش آبیاری غرقابی تامین کرد و مستقل ماند؛ درحالی که با آب خیلی کمتر می توان همان محصول را تولید کرد. پس نمی توان منکر آگاهی شد. الان کشت گلخانه ای بعنوان یک کشت سودآور با مصرف آب کمتر پذیرفته شده و ما سازوکارها را کنار نگذاشته ایم و ۳سال است که پس از مقاومت هایی که شد، هم وزارت نیرو و هم جهادکشاورزی متوجه شده اند که روش های قبلی دیگر جواب نمی دهد و باید با هم کار نماییم و نتیجه هم گرفتیم و در همین روزها آن هم پس از ۴۰سال توانستیم لایحه قانون جامع آب را با مشارکت همه دستگاهها و ذی نفعان البته نه بصورت مشارکت ۱۰۰درصدی تدوین نماییم. الان نتیجه هزاران ساعت کار مشترک کارشناسی در قالب لایحه تقدیم دولت شده که ان شاءالله به زودی تقدیم مجلس خواهد شد.


فکر نمی کنید مثلا با روی کارآمدن یک «دولت پوپولیست» همه این برنامه ها کنار گذاشته شود؟ خطر تجاهل و بازگشت به گذشته را جدی نمی بینید؟
ما دروکننده محصولی هستیم که خود می کاریم. اگر از فرصت ها برای تعمیق دانش و آگاهی خوب بهره برده باشیم، این خطر جدی نیست، اما اگر غیر از این باشد، این خطر همیشه در کمین است. باید همه از هر موقعیتی برای افزایش آگاهی و تبیین و تدوین منافع ملی استفاده نماییم. اتفاق بزرگی که در سالهای اخیر رخ داد، پایداری مردم و کشور در یک جنگ اقتصادی بود. الان ما قدری در ارزیابی و قضاوت شتابزده عمل می نماییم، ولی با گذشت زمان، بزرگی کاری که مردم ایران انجام دادند، خودش را نشان خواهد داد؛ برای اینکه حوزه تأثیر این کار فراتر از مرزها خواهد بود و دنیا به این جمع بندی خواهد رسید که این روش (تحریم) علاوه بر این که اخلاقی و انسانی نیست، کارساز هم نخواهد بود. این که مردم یک کشور را تحت یک تحریم سخت از حیث غذا و دارو قرار دادند، اما به این نتیجه رسیده اند که کارساز نبوده، اتفاق مهمی است. اما این که آلترناتیو تحریم چه خواهد بود، باید منتظر آینده بود. به نظرم دستاورد ملت ایران در پشت این پایداری و تاب آوری یک نوع آب دیدگی در مردم به وجود آورده تا دیگر نگران تجاهل یا بازگشت به گذشته نباشیم.


بگذارید صریح بپرسم، شما معتقد نیستید که تحریم ها کاغذپاره نبوده، بلکه فرصت و نعمت بوده است؟
با رعایت چارچوب های مسئولیتم می گویم ما از تحریم ها استقبال نمی نماییم، همانطور که از جنگ استقبال نکردیم، اما وقتی تحریم ها تحمیل شد، ما از خاکستر این تحریم ها، ققنوس وار برخواهیم خاست؛ همانطور که وقتی جنگ تحمیل شد، باوجود همه تلخی ها و سختی ها و خسارت ها از آن بهره بردیم که همانا این تاب آوردن و مقاومت بود و در جنگ اقتصادی ۳ساله هم شاهد تاب آوردن مردم بودیم. تحریم ها کاغذپاره نبوده، نیستند و نخواهند بود و ما از آنها استقبال نمی نماییم، اما نشان داده ایم اگر دیگران چنین اشتباهی را مرتکب شوند، از این تحریم ها در جهت خوداتکایی بیشتر و توجه عمیق تر به ظرفیت های داخلی بهره خواهیم برد که برای آیندگان این دستاوردها بهادار خواهد بود.


در دوران وزارت شما شاهد تنش آبی و درگیری بر سر آب در بعضی شهرها و روستاها بودیم؛ بطور مثال در غیزانیه خوزستان، اما شما خیلی در سکوت کار خودرا ادامه دادید. برنامه شما چه بود؟ آیا این اتفاقات قابل پیش بینی بود؟ با برخوردهای انتظامی و امنیتی موافق بودید یا این که معتقد بودید این تنش ها و درگیری ها چاره فنی دارد؟
اگر نخواهم در پاسخ به پرسش های شما پراکنده گویی کنم، باید ابتدا چارچوبی که برنامه خودرا تدوین کردم، مبنای بحث قرار دهم. واقعیت این است که اعمال تحریم ها پس از دولت دوازدهم شروع شد، اما بواسطه سابقه فعالیت و مسئولیتم پیش از تصدی وزارت، در خارج کشور و دسترسی به فضای بین المللی و نشانه هایی که مطرح می شد، برداشتم این بود که با حضور گروهی که در کاخ سفید حاکم شدند و بزرگ ترین قدرت اقتصادی و نظامی دنیا را در دست گرفتند، روزهای سختی را در پیش خواهیم داشت و باید خودرا مهیا کنیم؛ برای اینکه همه گونه دشواری ای محتمل است. مسئولیت من مدیریت برق و آب کشور بود که اهمیت آن برکسی پوشیده نیست. هیچ عرصه ای مثل این دو کالا با همه آحاد مردم شامل زن و مرد، پیر و جوان، شهری و روستایی، مرزنشین یا مرکزنشین، شیعه و سنی، عرب، فارس، بلوچ، کرد و ترک و... سروکار ندارد؛ آن هم در تمام ساعت شبانه روز. پس اگر به خوبی این حوزه مدیریت نشود، می تواند یکی از معبرهایی باشد که بیشترین التهاب را به جامعه منتقل می کند یا بستری شود به جهت اینکه سایر التهاب ها بر آن سوار شود. بعنوان کسی که با میدان و صنعت آشنا بودم، آمدم و مسئولیت را پذیرفتم. به این علت شگفتی خاصی در این شرایط رخ نداد؛ حتی اگر شرایط سخت تر از این هم می شد، آماده بودیم.


اما معنای سکوت شما در مقابل بسیاری از اتفاقات و انتقادها چه بود؟
چه زمانی که ناشی از کم آبی یا کم برقی اتفاقاتی رخ داد یا احتمال رخ دادن آن وجود داشت و چه زمانی که ۸هزار مترمکعب آب در ثانیه ورودی دریاچه سد کرخه بود و هر آن این احتمال وجود داشت که استان خوزستان درصورت شکست سد به یک آکواریوم تبدیل گردد، وظیفه خودم می دانستم که بعنوان مسئول خانواده بزرگ صنعت آب و برق اگر جایی اقتضای سکوت باشد، سکوت کنم، یا اگر به عکس العمل نیاز بود، عکس العمل نشان دهم. اما کل این پروسه را، حرکت در یک مسیر روشن برای مدیریت شرایط، شامل خشکسالی، ترسالی و سیل یا رشد مصرف انرژی به علت بالارفتن دما می دانستم؛ البته یک سری عقب ماندگی هم داشته ایم.


مثلا چه عقب ماندگی منظورتان است؟
بعنوان مثال در سال ۱۳۱۶که برای اولین بار تقسیمات کشور مطرح و اصطلاحی بعنوان استان وارد ادبیات حکمرانی شد، ما آن موقع در ایران ۶استان داشتیم که اگر مرزهای این ۶استان را نگاه کنید، حدودا با حوضه های آبریز اصلی کشور تطبیق دارد؛ یعنی ۱۰۰سال پیش این درک وجود داشت که باید برمبنای مرزهای طبیعی حوضه های آبریز، حکمرانی صورت گیرد..


اما این مهم هم قبل و هم پس از انقلاب از موضوع تقسیمات کشوری عقب ماند و خصوصاً بعد از انقلاب به علت نبود طرح آمایش سرزمین در توزیع امکانات، بودجه، تصمیم گیری برای اجرای طرح ها به شکلی صورت گرفت که همه احساس کردند باید استان باشند تا در کانون توجه قرار گیرند و ما از ۶استان به ۳۱استان تبدیل شدیم؛ یعنی ۵برابر و اگر همین مسیر حکمرانی را ادامه بدهیم، تعداد استانها بیشتر خواهد شد؛ بدین سبب ما شاهد غلبه نگاه تقسیمات کشوری به مفهوم سیاسی آن بر مرزهای طبیعی آبی کشور، متاثر از نظام برنامه ریزی و بودجه ریزی کشور هستیم.


و جبران این عقب ماندگی چگونه ممکن است؟
در سال ۱۳۸۳قانونی به تصویب رسید که بر طبق آن موظف شد مدیریت منابع آب بر طبق حوضه های آبریز تعریف و تشکیل گردد. البته بخش هایی از این قانون، نظیر تشکیل شرکت های آب استانی اجرائی شد، ولی در عمل به علت برخی سختی ها، موضوع مدیریت حوضه های آبریز عملیاتی نشد. یکی از برنامه های وزارت نیرو در ۳سال اخیر اصلاح ساختار مدیریت منابع آب بر طبق ۹حوضه آبریز با لحاظ کردن رودخانه های اصلی با هماهنگی دولت بود و الان ساختار مدیریت آب کشور مبتنی بر حوضه های آبریز شکل گرفته است. پس از چند سال که این ساختار به رسمیت شناخته شود، نقش استانها در حکمرانی و تقسیم منابع آب کشور کمرنگ تر خواهد شد و بطور مثال بیش از آنکه بحث آب زاینده رود بعنوان بحث بین ۲استان چهارمحال و بختیاری با استان اصفهان مطرح باشد، بعنوان یک حوضه آبریز مطرح خواهد بود که همه استان های ذی نفع در این حوضه در تصمیم گیری ها حضور و مشارکت دارند و هر حوضه آبریز دارای یک کمیسیون است که برای اولین بار وزارت نیرو در این کمیسیون پذیرای مشارکت سایر دستگاهها در اختیارات خواهد بود، اما مسئولیت نهایی با وزارت نیرو است. نتیجه این ساختار، مفاهمه برای کمتر شدن حساسیت ها و نزاع ها خواهد بود و در وضعیت خشکسالی و کم آبی می توانیم امیدوار باشیم که زمینه بروز تنازع فروکش کند.


یعنی با این تغییر ساختار، تصمیم گیری درباب منابع آب بر پایه نظرات کارشناسی خواهد بود تا نگاه های منطقه ای یا امنیتی و انتظامی؟
دقیقا همین طور است. البته چندین کار را باهم جلو برده ایم. طرح های سازگاری با کم آبی همه استانها مصوب شده، ساختار جدید مدیریت بر منابع آب بر طبق حوضه های آبریز مستقر شده و بالاخره بعد از ۴۰سال طرح ملی آمایش سرزمین مورد تأیید شورای عالی آمایش سرزمین قرار گرفته است. فکر می کنم دولت سیزدهم از این حیث که سازوکارها و اسناد بالادستی قابل توجهی در اختیار دارد، شرایط بهتری خواهد داشت.


پس شما معتقدید برخورد امنیتی با اعتراض ها و تنازعات پیرامون تنش آبی، راه حل آن نیست؟
اساسا راه حل نیست، اما اگر خدایی ناکرده از شرایط کم آبی و مشکلاتی که هست، دیگران بخواهند سوءاستفاده کنند که بطور مثال امنیت آب آشامیدنی یک منطقه را تحت تأثیر قرار دهند، طبیعی است که دولت و حکومت بطور جدی اقدام خواهدنمود.


یعنی خط قرمز را تامین آب آشامیدنی می دانید؟
خط قرمز، آرامش مردم و امنیت جامعه است. آب مسئله فوق العاده مهمی است و دستگاه های مسئول توجه دارند و بموقع هشدارهای لازم را می دهند. باید اهتمام نماییم به وزارت جهادکشاورزی برای استقرار الگوی کشت مناسب کمک نماییم، ممکنست یک سری از الگوهای کشت که طی سالهای گذشته بواسطه جمعیت کمتر و آب کافی رایج بوده، دیگر قابل تداوم نباشد، پس باید الگوی کشت و روش آبیاری ها عوض شده و بصورت زنجیره ای این مسائل حل شود تا از مشکلات کم آبی، بحران های امنیتی حادث نشود.


اما بپذیرید که وقتی تنش آبی یا اعتراضاتی در بعضی مناطق رخ می دهد، برخی چهره های سیاسی حتی در قالب سران قوا، در آنجا حاضر می شوند، با مردم حرف می زنند و حتی عکس یادگاری هم می گیرند. اما شما بعنوان وزیر نیرو چنین اقدامی هم انجام ندادید. چرا؟
نه فقط بعنوان مسئول وزارت نیرو، بلکه بعنوان معلم دانشگاه و کارشناس بین المللی با ۴۰سال فعالیت در این عرصه، نباید مرتکب چنین خطایی شوم و نباید در وضعیت خشکسالی وقتی مردم خصوصاً در بخش کشاورزی مشکلاتی دارند و گرفتار التهاب هستند، با طرح یک سری مسائل، بر مشکلات بیفزایم. هر دستگاهی باید کار خودش را انجام دهد و ما بعنوان یک مرجع کارشناسی در کشور شناخته شویم. ما وزارت نیرو هستیم، نه وزارت کشور یا وزارت جهادکشاورزی یا سازمان محیط زیست، ما نه صداوسیما هستیم و نه نماینده مردم بعنوان عضو شورای شهر و منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی، بلکه یک دستگاه تخصصی و مسئول هستیم. همه باید مرجعیت کارشناسی وزارت نیرو را بپذیرند و اگر دنبال صیانت از این نقش کارشناسی هستیم باید مواظب باشیم تا از حدود گلیم خودمان فراتر نرویم تا وقتی عددی را بعنوان تخصیص آب اعلام می نماییم، مورد قبول قرار گیرد.


در اوج خشکسالی مالی دولت و کسری بودجه، شما از کجا بودجه تامین کردید که هر هفته طرح هایی در قالب پویش الف ب ایران اجرا شد و آیا این پویش یک شو و نمایش تبلیغاتی نبود؟
تا جایی که به یاد دارم، از ۴۰سال پیش همیشه وزارت نیرو در این حوزه فعال بوده؛ وقتی انقلاب شد ما ۴تصفیه خانه فاضلاب در کشور داشتیم؛ در اواخر این دولت تعداد تصفیه خانه های شهری ایران به ۲۶۹ عدد خواهد رسید و ۴۰درصد کل تصفیه خانه های شهری کشور معادل ۱۰۱تصفیه خانه در دولت یازدهم و دوازدهم به بهره برداری رسیده. علاوه بر اینها پروژه های زیادی در حوزه های سدسازی، شبکه های اصلی آب کشی و زهکشی، نیروگاه های حرارتی، برق رسانی و آبرسانی به روستاها اجرا شده است. پویش هر هفته الف ب ایران، بر این اساس طراحی شد که اولا نشان بدهیم در وضعیت تحریم و جنگ اقتصادی روزمرگی بر کشور حاکم نیست؛ برای اینکه این جنگ اقتصادی یک الحاقیه جنگ روانی هم داشت و قرار بود هر دو باهم به نتیجه برسد و وجه جنگ روانی آن دست کمی از خطر جنگ واقعی نداشت. هدف انتقال و ترویج این مسئله بود که کشور نمی تواند برای فردای خود برنامه ای را طراحی کند و اطمینانی برای امنیت آب و برق مردم وجود ندارد یا این که هیچ سرمایه گذاری برای فعالیت در ایران اشتیاقی ندارد و نمی خواهد خودش را به نظام بانکی و صندوق توسعه ملی متعهد کند. درنهایت ما به این نتیجه رسیدیم که پویش مزبور را طراحی نماییم تا نقطه مقابل همه این گزاره ها باشد و بتوانیم در ابتدای هر سال اعلام نماییم تا آخر سال، هفته به هفته، چه اتفاقی مقرر است رخ دهد. صدها شرکت پیمانکاری و مهندسی مشاور و هزاران کارشناس، مدیر و تکنیسین با همکاری نظام بانکی، سازمان برنامه و بودجه، خانواده بزرگ صنعت آب و برق خارج از دولت بعنوان تولیدکننده تجهیزات و ارائه دهندگان خدمات بعنوان اجزای یک ساعت در کنار هم قرار گرفتند تا تعهد بدهند هر هفته چه پروژه هایی به بهره برداری می رسد.


نتیجه چه بود؟
نیمه دوم سال ۹۸که اوج اثرگذاری تحریم ها و توقف کارهای بانکی و مبادلات مالی بود، اعلام کردیم که تا آخر سال، ۲۲۷طرح بزرگ با ۳۳هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری به مدار بهره برداری می رسد و ۲۰اسفندماه این اهداف را محقق کردیم. در سال ۹۹هم ۲۵۰طرح با سرمایه گذاری ۵۰هزار میلیارد تومان طراحی کردیم و در انتهای سال شاهد بهره برداری ۳۰۷طرح به ارزش ۸۱هزار میلیارد تومان بودیم که شامل ۱۴سد مخزنی، ۱۱شبکه اصلی آبرسانی و زهکشی، آبرسانی ۱۶۵۰روستا، آبرسانی به ۱۰شهر، ۱۳تصفیه خانه فاضلاب، ۹تصفیه خانه آب، ۱۴نیروگاه حرارتی و... می شود. نکته این که سهم بخش خصوصی از این سرمایه گذاری ۷۰درصد بود که شامل ۱۷درصد منابع صندوق توسعه ملی با تضمین بخش خصوصی و ۵۳درصد منابع خود بخش خصوصی و تعهد نظام بانکی می شود و آنچه در قالب بودجه عمومی کشور از خزانه تحویل گرفتیم کمتر از ۱۰درصد بود و ۲۰درصد هم سهم منابع داخلی وزارت نیرو شامل پول آب و برقی است که مردم می پردازند.


علاوه بر این ۵۵طرح سازکاری را هم اجرا کردیم تا این پرونده را در وزارت نیرو باز نماییم که کار اصلی ما اصلاح ساختارهاست، ساخت و سازها را به بخش خصوصی واگذار کردیم تا نقش تسهیل کننده ساخت و سازها را برعهده بگیریم؛ ازجمله می توانم به یکپارچه سازی شرکت های آب و فاضلاب شهری و روستایی، حذف قبوض کاغذی و حذف مراجعه مردم به شرکت های توزیع آب و برق و... اشاره کنم و برای سال ۱۴۰۰هم این برنامه را برای کل سال طراحی نموده ایم و اصلا روی انتهای دولت دوازدهم متعهد نشده ایم؛ برای اینکه وزارت نیرو یک دستگاه خدماتی است و مردم از بابت نو شدن دولت باید عایدی داشته باشند. این که ۲ ماه مانده به انتها دولت فتیله را پایین بکشیم و ۲ ماه هم منتظر دولت جدید باشیم، یعنی نیمی از یک سال مردم ضرر می کنند؛ بنابراین از فروردین ۱۴۰۰تا هفته چهارم اسفندماه را برنامه ریزی کرده ایم، هفته به هفته این طرح ها افتتاح می شود، تا هر ۲۹۰طرح وزارت نیرو به ارزش ۶۵هزار میلیارد تومان به بهره برداری برسد.


آیا پیشنهاد وزارت نیرو در خصوص ارائه آب و برق مجانی برای کم مصرف ها، جنبه پوپولیستی نداشت؟ آیا این طرح با برنامه شما برای اصلاح رفتار بدمصرف ها و مدیریت تقاضا در تضاد نبود؟ آیا این ایده ای انتخاباتی نبود که مثلا گفته شود وعده حضرت امام (ره) برای آب و برق مجانی مستضعفان را محقق کرده اید؟ انتخاباتی به چه معنا؟ به این معنا که شایعه شده بود شما تصمیم داشتید در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوید؟
ما ۳سال روی این مساله کار کردیم و از هفته های نخست کارم در وزارت نیرو این مسئله در برنامه ها بود. وقتی تابستان سال قبل این پیشنهاد آماده طرح در هیأت دولت شد تا به تصویب برسد، به حکم وظیفه باید برای یکی از مسئولان ارشد این طرح را توضیح می دادم. وقتی توضیح دادم و ایشان هم با علاقه و توجه گوش دادند، متوجه شدند که می شود با این روش ۱۰درصد مصرف انرژی در تابستان کاهش پیدا کند. به صراحت گفتم که ابزار قیمت، یک سکه دو روست و هرچند می شود با ابزار قیمت، مصرف را کنترل کرد، اما روی دیگر ماجرا کاهش قیمت است و اگر حساب شده عمل نماییم با کاهش قیمت و تخفیف ۱۰۰درصدی می توان زمینه را برای کاهش مصرف فراهم نمود و پرمصرف ها به خوش مصرفی و خوش مصرف ها به کم مصرفی تشویق خواهند شد. ایشان گفتند که من یک سؤال بیشتر ندارم که چرا این کار را زودتر انجام ندادید؟
آیا این گزارش را خدمت مقام معظم رهبری ارائه کردید؟


خیر. پاسخ دادم که باید ۳سال مدل ذهنی مدیریت برق کشور از یک مدیریت عرضه به مدل مدیریت توامان عرضه و تقاضا تغییر کند و بپذیریم همانگونه که مسئول فراهم کردن منابع برای راه اندازی نیروگاه هستیم، به همان اندازه مسئول اتخاذ روش هایی هستیم تا مصرف اصلاح شود؛ در غیراین صورت مثل زمستان سال قبل در ارتباط میزان مصرف گاز خانگی گرفتار مشکل خواهیم شد.


نتیجه هم گرفتید؟
ببینید کل گازی که ما از وزارت نفت برای تولید برق در نیروگاه ها دریافت می نماییم، یک پنجم گازی است که با آن خانه ها را در زمستان گرم می نماییم که نشان میدهد در بخش مدیریت مصرف خیلی عقب هستیم. تا زمانی که مدل ذهنی مدیران و تصمیم سازان تغییر نکند با بخشنامه و دستور نمی گردد مسیر را تغییر دارد؛ بدین سبب برق مجانی یا تخفیف ۱۰۰درصدی به کم مصرف ها اصلا و ابدا کار پوپولیستی نبوده و می شود نتایج مختلفی از این طرح برداشت کرد. آنچه الان بعد حدود ۶ ماه از اجرای طرح بر طبق مشاهده قبوض برق گزارش شده، این است که حدود ۴درصد از تعداد پرمصرف ها کم شده و حدود ۴درصد از خوش مصرف ها هم کم مصرف شده اند و هرچند افراد کم مصرف قبض برق شان صفر شده، اما در بین مدت عایدی اقتصادی شرکت توانیر بیشتر از زمانی است که از شهروندان پول برق می گیرد.


زمستان سال قبل شاهد اختلاف بین وزارت نفت و نیرو در ارتباط با تامین گاز نیروگاه ها بودیم؛ تا جایی که آقای زنگنه به صراحت گفت، الان به این نتیجه رسیده که بهتر است ۲وزارتخانه با هم ادغام شوند. شما به چه نتیجه ای رسیدید؟
به هر نتیجه ای که رسیده باشم، اساسا اینطور نیست که به دنبال موارد ناشی از این مسائل باید به سمت ادغام یا انتزاع وزارتخانه ها برویم. این بحث یک مقوله تخصصی، مهم و هزینه زاست و باید در جای خودش با فرصت کافی به آن پرداخت و همه ابعاد آنرا درنظر گرفت و اگر به جمع بندی رسیدیم، این کار را انجام دهیم و این مسئله ربطی به قضایای زمستان پارینه ندارد.


آیا در زمستان سال قبل در نیروگاه ها مازوت مصرف کردید؟
ما مازوت مصرف کرده ایم، اما در نیروگاه های مجاز. الان ۱۴۰۰مگاوات نیروگاه بخار در سیریک استان هرمزگان با وام دولتی روسیه در دست ساخت داریم و چون نزدیک دریاست می توانیم از مازوت استفاده نماییم و با این کار سالی ۳میلیارد مکعب گاز مصرف نخواهیم کرد. پس ما در حد مجاز و در مکان های مجاز مثل همه جای دنیا از سوخت مازوت استفاده می نماییم.


در نیروگاه های نزدیک به کلانشهرها این کار صورت گرفته است؟
خیر. به هیچ عنوان.


شما ریاست کمیسیون مشترک ایران و عراق را برعهده دارید و بارها با عراقی ها مذاکره کرده اید. دلیل مقاومت بانکهای عراقی برای پرداخت طلب ایران چیست؟ دلیل آن تحریم ها یا fatf است یا این که بهانه جویی می کنند؟
بهانه جویی به چه معنا؟


به این معنا که بخواهند ما را اذیت کنند.
نه! آنها نمی خواهند اذیت کنند، اما وقتی منابع ارزی شان محدود است و مصارف شان بیشتر، طبیعی است که اگر بتوانند پول ما را ندهند، این کار را کرده و آنرا در محل دیگر پرداخت می کنند. البته تحریم ها اساسا بر کندتر شدن مسیرهای انتقال تأثیر گذاشته است، ولی پیگیری کرده ایم و الان در جاهایی که لازم بوده آنها مجوز اوفک را گرفته اند به جهت اینکه پرداخت ها انجام بگیرد. ازجمله برای پرداخت هزینه خرید واکسن کرونا، مقادیری را که وزارت بهداشت تأیید کرده، هماهنگ کرده ایم تا بوسیله منابعی که در بانک تجارت عراق داریم این هزینه ها تامین و پرداخت گردد.


چه میزان پول مقرر است برای خرید واکسن کرونا از این محل آزاد شود؟
ما یک قرارداد خرید ۲میلیون دوز واکسن «اسپوتنیک وی» از روسیه داشتیم و یک قرارداد خرید ۶۰میلیون دوز «اسپوتنیک وی» دیگر هم منعقد شده که از نیمه خرداد تا نیمه آذرماه ظرف ۶ ماه از روسیه وارد ایران می شود. قرارداد کوواکس هم هست که از کانال بانک سوئیسی صورت می گیرد.


آیا تمام منابع مالی خرید واکسن از بانک تجارت عراق بوده؟
اگر از منابع دیگر بانک مرکزی بخواهند پرداخت گردد، این کار صورت می گیرد، ولی آنچه آقای رئیس جمهور از من خواسته اند این است که روزانه این مسئله را پیگیری کنم و مشکلاتی بوده که خوشبختانه توانسته ایم آنها را حل و فصل نماییم.


رقم دقیق این منابع که بانک تجارت عراق آزاد می کند را اعلام می کنید؟
رقم های آن متفاوت می باشد، ولی واکسن های متنوع از منابع مختلف در حال تامین است و رقمی که مدتی پیش آقای رئیس جمهور خودشان اعلام کردند، یعنی همان ۱.۵میلیارد دلار را برای واکسن درنظر گرفته ایم.


این انتظار از شما هست که این مبلغ را از بانک عراقی آزاد کنید؟
بله. البته تاکید رئیس جمهور این است که اولویت نخست خرید واکسن باشد و با همه توان این کار را پیگیری می کنم تا بموقع صورت گیرد.


اختلاف و تنش آبی ایران و افغانستان دیگر قدیمی شده است و گاه مقامات افغانستان تعرض هایی به حقابه ایران داشته اند و شما واکنشی نشان نداده اید. آیا این نشانه انفعال شماست؟
ببینید، اگر واکنش به این معناست که هر روز در رسانه ها صحبت نماییم و واکنش نشان دهیم یک بحثی است که در زمان خودش هم اهمیت دارد و باید انجام بگیرد، اما کانال های مختلفی برای واکنش نشان دادن وجود دارد و اگر بخواهم بصورت لیست وار اشاره کنم ۲۲جلسه کمیته مشترک کمیسران آب هیرمند در قالب قرارداد ۱۳۵۱از سال ۸۳تا الان (طی ۱۷سال گذشته) برگزار شده، اعلام رسمی دولت افغانستان در خصوص پایبندی به معاهده موجود درباره حقابه را داریم، هر جا اقتضا بوده یادداشت های رسمی هم از کانال وزارت خارجه به مقامات دولت افغانستان داده شده، هیأت های فنی و حقوقی در اسفند سال ۹۹در کابل جلسه داشته اند، سازوکارهای تحویل حقابه از بند جدیدالتاسیس کمال خان مورد بحث قرار گرفته است. از طرف دیگر مسئولیت کمیسیون مشترک با افغانستان هم برعهده وزارت نیرو گذاشته شده و جلسات کارشناسی همکاریهای اقتصادی بین ۲ کشور در حال برگزاری است.


اما کار مهمی که از سال ۸۴انجام شد و همان زمان پیگیر بوده ام و در کمیسیون آب های مرزی دولت تصویب شده، طرح ویژه سیستان است. البته این کار از سال ۸۴به صورت نامنظم پیگیری شده و در دوره وزارتم باردیگر آنها را فعال کرده ایم تا طرحی با عنوان روئین تن سازی سیستان را آماده کردیم که در خرداد سال قبل به تصویب دولت رسید.


این طرح به چه معناست؟
هدف و مبنای طرح یک راه حل پایدار برای حفظ حیات سیستان است تا حیات این منطقه مهم کشور فقط متکی به منابع آبی هیرمند نباشد. در عین حال که ما قطره ای از حقابه خود نگذشته و نمی گذریم، مجموع طرح ها و پروژه هایی که سیستان را پایدار نگه می دارد، پیش بینی شده است؛ ازجمله شیرین سازی آب دریا، کم کردن فشار تامین آب زاهدان از منطقه زابل و اصلاح روش های آبیاری کشاورزی در منطقه سیستان که در حال اجراست.


فعالان محیط زیست نگران تامین حقابه تالاب ها هستند و می گویند بر طبق بخشنامه ها و قوانین و مقررات، وزارت نیرو مکلف است حقابه این تالاب ها یا دریاچه های درگیر با تنش آبی را تامین کند. پاسخ شما به این انتقادها چیست؟
درست است که وزارت نیرو مکلف شده، اما وزارت نیرو تکالیف دیگری هم دارد و باید به همه این تکالیف باهم نگاه کرد؛ ازجمله این که در وضعیت خشکسالی اولین تکلیف مان تامین آب آشامیدنی است؛ چون سیستم کشور دوشبکه ای هم نیست که بتوانیم آب باکیفیت پایین تر را برای بهداشت اختصاص بدهیم تا آب کمتری به شرب بدهیم و آب بیشتری در رودخانه ها جاری باشد. اتفاقا وقتی شرایط مناسب باشد ما جزو خوش حساب ترین ها در ارتباط با حقابه های زیست محیطی هستیم؛ بطور مثال سال ۹۸هم همین گونه بود و ۵۰تالاب لبریز و سیراب شدند و تعداد زیادی هم همین وضعیت را تجربه کردند. الان در حال اجرای یک طرح بزرگ برای انتقال ۶۵۰میلیون مترمکعب آب به دریاچه ارومیه هستیم که مراحل پایانی خودرا طی می کند و از سد کانی سیب و تونل زاب مقرر است این آب منتقل شود؛ بدین سبب اولویت تامین آب آشامیدنی است که اثر خودرا بر سایر بخش ها ازجمله حقابه های محیط زیستی گذاشته است.


در طول این مصاحبه سایه تحریم ها به شکلی بر پاسخ ها حاکم بود. واقعا اگر تحریم ها را نداشتیم، تنش آبی کمتری داشتیم؟ آیا بدون تحریم با مشکلات خاموشی ها در صنعت برق مواجه نمی شدیم؟ این نکته که رئیس جمهور گفته بود اگر تحریم ها نبود مشکل آب خوردن مردم هم حل شده بود تا چه میزان از نظر شما پذیرفته است؟
در یک تحلیل هزینه و فایده می توانم بگویم هم بدِه داشته ایم و هم بستان. بده های ما فرصت هایی بود که از کشور گرفته شد، رقم قابل توجهی از فاینانس های ما در حدود چند میلیارد دلار متوقف گردید که الان عدد دقیقش را یادم نیست. طرح های بزرگی را که اشاره کردم اگر محدودیت نداشتیم، اجرا شده بود؛ هم ظرفیت سد و نیروگاه های برقابی کشور افزایش پیدا می کرد و هم مهار سیلاب ها بهتر صورت می گرفت و خسارت های کمتری را تجربه می کردیم. بطور مثال اگر سد بختیاری تولید شده بود، خسارت بزرگ سال ۹۸در نتیجه سیلاب در خوزستان به خانه ها، ابنیه ها و اراضی کشاورزی مردم به این وسعت رخ نمی داد. اینها قسمتی از بده های ما ناشی از تحریم ها بود و البته عدم النفع هایی که ایجاد کرد هم جزو بده های ما بود؛ ازجمله آن بخش از سرمایه گذاری در بخش انرژی های تجدیدپذیر و نیروگاه ها. برنامه ما این بوده و هست که ایران «هاب انرژی» منطقه شود. برای تحقق چنین هدفی باید بتوانیم از کشوری مثل ترکمنستان که دارای مازاد انرژی است، انرژی بگیریم و انرژی خودرا به کشور دیگری مثل عراق صادر نماییم. واقعیت این است که این رفت وآمد انرژی اشتغال بوجود می آورد و درآمدزایی به همراه دارد. اینها ازجمله فرصت هایی بود که از کشور گرفته شد. از جانب دیگر (تحریم ها) سبب شد دستاوردهای بزرگی هم داشته باشیم. اعتماد به نفسی که الان در حوزه صنعت آب و برق به وجود آمده را درنظر بگیرید، الان با جامعه تاب آوری مواجه هستیم؛ هم از سطح دانش و فناوری شرکت های پرشمار دانش بنیان که به علت تحریم ها به وجود آمده و هم در حوزه ساخت داخل اکنون جزو بزرگ ترین تولیدکنندگان توربین های گازی دنیا هستیم. اساسا اگر ما شاهد وفور درآمدهای نفتی بودیم، معلوم نبود با این شدت شاهد پرداختن به توان داخل باشیم؛ بدین سبب باید هردووجه ماجرا را درنظر بگیریم.


شما گفته بودید که نامزد انتخابات ریاست جمهوری نخواهید شد و نشدید. آیا اصلا به این مسئله فکر هم نکرده بودید یا این که منع شدید؟
هدف من از حضور در دولت این بود که بیایم وظیفه ملی خودرا انجام دهم و از فرصت خدمت به مردم استفاده کنم و در همین مسیر به کارم تا اختتام این دولت ادامه می دهم.


تجربه حضور در کابینه آقای روحانی چطور بود؟
تجربه بسیار ارزشمندی بود.


ارزیابی شما از شخص آقای روحانی چیست. آیا عملکرد موفقی داشته اند؟
فکر می کنم نباید در قضاوت، سریع و با عجله تصمیم بگیریم. نه من و نه شما که جامعه ایران و حتی جامعه جهانی نیاز به یک فرصت دارد تا از کانون حادثه قدری دور شویم و اتفاقاتی را که در ۲، ۳ سال اخیر یعنی از ۹۷به این طرف در این قطعه از کره خاکی رخ داد، با همه ارتباطات بیرونی و آثاری که داشت و نقشه هایی را که بوده، با هم ببینیم. من اعتقاد خودم را می گویم آنچه اتفاق افتاد، می تواند چراغ نسل آینده باشد. کارهای بزرگی صورت گرفت. من سال ۹۲ایران نبودم، اما آقای دکتر روحانی زمانی که در سال ۹۲داشتند برنامه دولت شان را تدوین می کردند تا به مردم عرضه کنند و رأی بگیرند، چنین تصوری (از تحریم ها) نداشتند و در سال ۹۶هم که اساسا چنین بحثی هم نبود. به واقع با امضا و اجرای برجام بعنوان شرط ضمن عقد بود که در سال ۹۶برنامه دادند و بر طبق آن از مردم رأی گرفتند و دولتشان را تشکیل دادند، اما با آنچه در میانه راه رخ داد، ۲عالم متفاوت بود. پس اگر می خواهیم ارزیابی نماییم باید حوادث غیرمترقبه یا عوامل مستحدثه را در ارزیابی ها دخالت دهیم. روحانی یکی از تاب آورترین مدیران جمهوری اسلامی بود که با آن شرایط خودش را تنظیم و به مردم عرضه نمود، اما در ادامه وقتی شرایط کاملا متفاوتی بر او تحمیل شد، ایشان از پا ننشست و ایستاد و بواسطه این ایستادن، دولتش هم تاب آورد. واقعا نباید غیرمنصفانه قضاوت کرد و اگر بخواهیم سریع قضاوت نماییم از دایره انصاف خارج می شویم.


آینده سیاسی و کاری آقای اردکانیان در آخر دولت چه مسیری را طی می کند؟
به شرط حیات بر طبق قرار و مداری که با خودم داشتم در آخر دولت کارمند دانشگاه صنعتی شریف هستم و ارتباط من با دولت آینده از این طریق خواهد بود که جزو کارمندان دولت در دانشگاه خواهم بود؛ آن هم در دانشکده عمران و ان شاءالله فرصتی باشد بعنوان معدنکاو سراغ غنی ترین معدن تجدیدپذیر این کشور، یعنی منابع انسانی بروم و وقتم را با مدیران آینده کشور سپری کنم؛ چون پس از ۴۰سال وقت انتقال تجربه هاست.


با مردمی که نگران خشکسالی هستند، نگران تنش آبی و کمبود برق هستند، چه سخنی دارید.
این اطمینان را دارم که از همه توان و فرصت مان استفاده می نماییم تا تابستان پیش رو با کمترین دردسر همراه باشد. ما در فروردین ۱۴۰۰نسبت به فروردین سال قبل ۲۲درصد افزایش دما را شاهد بودیم، پس تابستان گرمی در پیش است، بارش ها امسال حدود ۵۰درصد نسبت به سال آبی گذشته کمتر شده و گرفتار کم بارشی هستیم، انتخابات را در پیش داریم و طبیعی است که مردم در معرض تبلیغات منفی برای مشارکت نکردن هستند. پس باید مراقب باشیم تا این اتفاق رخ ندهد. این تابستان آخر کار دولت دوازدهم است و شاهنامه ای است که آخرش باید خوش باشد.


وزارت نیرو همه توان خودرا می گذارد تا تابستان آرامی داشته باشیم. در بخش مصرف هم انتظار داریم که همکاری مردم استمرار داشته باشد. واقعیت این است که ۲۴هزار مگاوات از ۶۰هزار مگاوات مصرف برق در اوج تابستان مربوط به دستگاه های سرمایشی است و هرچه دما به دمای آسایش نزدیک تر باشد، احتمال خاموشی ها کمتر خواهد بود و احتمال این که بیمارستان ها در وضعیت کرونا با مشکل مواجه باشند، کمتر می شود. از طرف دیگر به دنبال شناسایی رمزارزهای بدون مجوز هستیم.


در بخش آب و آزادسازی آب پشت سدها هم، با احتیاط عمل می نماییم تا مشکلی برای آب آشامیدنی نداشته باشیم. اساسا در بعضی مناطق برای آب کشاورزی محدودیت هایی خواهیم داشت و وزارت کشور و سازمان برنامه و بودجه تمهیدات لازم را برای جبران خسارت ها اندیشیده اند تا تابستان را با آرامش سپری نماییم.


1400/02/27
18:35:50
5.0 / ۵
969
تگهای خبر: اقتصاد , تولید , خدمات , خرید
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد تغییر الگوی كشت برای گریز از بحران های امنیتی
نظر شما در مورد تغییر الگوی كشت برای گریز از بحران های امنیتی
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۵
برتریها bartariha
bartariha.ir - حقوق سایت برتریها محفوظ است

برتریها

معرفی برترینهای فناوری و وبسایتها