سیاست استعماری انگلیس و چشم پوشی محمدرضا پهلوی از بحرین

سیاست استعماری انگلیس و چشم پوشی محمدرضا پهلوی از بحرین به گزارش برتریها بحرین كه از زمان های بسیار دور از سرزمین های تابعه ایران به شمار می رفت در اواسط سده نوزدهم از مهم ترین مسایل مورد منازعه ایران و انگلیس شد بگونه ای كه این اختلاف در نهایت بعد از موافقت محمدرضا پهلوی و ارجاع مسأله به همه پرسی با استقلال بحرین از ایران در ۲۳ مرداد ۱۳۵۰خورشیدی به پایان رسید.


بحرین مجمع الجزایری است که از یک جزیره بزرگ به نام منامه و ۳۲ جزیره کوچک تر تشکیل شده است، وسعت مجموع این جزایر بالغ بر ۶۰۰ کیلومتر است. مجمع الجزایر بحرین در بخش جنوبی خلیج فارس و در مجاورت ۲ کشور قطر و عربستان و در ورودی خلیج سلوا قرار گرفته است. بزرگترین و مهمترین جزایر بحرین پس از منامه، محرق، ستره و ام غسان است. از امتیازات خاص بحرین در بین همه سواحل و جزایر خلیج فارس داشتن آب شیرین و زمین کشاورزی است. این مجمع الجزایر از زمان هخامنشیان از سرزمین های تابعه ایران به شمار می رفت. در دوره قاجاریه انگلیس با اهداف استعماری در منطقه خلیج فارس و به بهانه برقراری امنیت و با بهره گیری از ضعف حکومت مرکزی ایران از ۱۸۲۰ میلادی به بعد قراردادهایی با شیوخ آن منعقد می کرد و بعدها هم ادعا نمود با این عهود بحرین از حاکمیت ایران خارج و تحت الحمایه انگلیس شده است اما ایران در هیچ زمانی این ادعای آنها را نپذیرفت و همواره به آن معترض بود همچون اعتراض ها شکایت رسمی در این خصوص در ۱۹۲۷ میلادی به جامعه ملل بود. در دوره پهلوی دوم با بیان خروج نیروهای انگلیس از خلیج فارس سیاست دولت ایران با آنکه بحرین را در تقسیمات کشوری استان چهاردهم خوانده بود، تغییر نمود و حاضر شد از حاکمیت خود نسبت به بحرین صرف نظر کرده و به آن استقلال دهد. (۱)
بحرین جز جدایی ناپذیر از ایران تا دوره پهلوی
تمامی تاریخ های فارسی و غیرفارسی شامل اسناد رسمی و دولتی و کتاب های جهانگردان خارجی حکایت از آن دارد که بحرین از زمان های بسیار دور بخشی از سرزمین ایران بوده است. قبل از اسلام هخامنشیان با کمک دریانوردان فنیقی نیروهای دریایی قدرتمندی را ساختند و کوروش بزرگ توانست در ۵۳۸ پیش از میلاد حاکمیت ایران را بر سرتاسر آب های خلیج فارس و دریای عمان استوار کند. در دوره اشکانی هم بحرین جز جدایی ناپذیر ایران به شمار می رفت. همینطور در دوره ساسانی با سرکوبی اعراب شورشی توسط شاپور دوم وی اداره بحرین را به ملوک حیره که تابع ایران بودند، واگذار کرد. (۲)


همچنین بحرین جزو اولین سرزمین های ایرانی است که اسلام بدانجا راه پیدا کرد و در سده پنجم قمری تحت تسلط سلجوقیان قرار گرفت. در قرون جدید پرتغالی ها بعنوان آغازگران استعمار به دنبال رسیدن به ثروت شرق با گذر از دماغه امید نیک وارد منطقه اقیانوس هند و خلیج فارس شدند و به دنبال آن بحرین هم مانند خیلی از نقاط دیگر در ۱۵۲۲ میلادی به اشغال آنها درآمد و این اشغال نزدیک به یک سده ادامه داشت تا اینکه با روی کار آمدن شاه عباس صفوی و برقراری ثبات سیاسی در کشور، بحرین در ۱۶۰۲ میلادی از تصرف پرتغالی ها آزاد شد و اقتدار حکومت مرکزی ایران بر تمام سواحل و جزایر خلیج فارس برقرار شد. با وجود کارشکنی های دولت های اروپایی در منطقه خلیج فارس، نادر شاه و کریم خان زند هم توانستند حاکمیت خویش را بر جزایر و سواحل آن حفظ کنند اما نزاع و کشمکش میان جانشینان کریم خان زند و پس از آن درگیری های آقامحمد خان قاجار برای رسیدن به حکومت زمینه را برای تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ایران در سواحل آب ها و جزایر خلیج فارس ایجاد کرد و فرصت دست اندازی شیوخ عرب به قلمرو ایران را داد. (۳)
بدین ترتیب در دوره انحطاط قاجاریه، دولت انگلیس از ضعف دولت مرکزی بهره برد و به باعث قراردادهایی که در سال های ۱۸۲۰، ۱۸۶۱، ۱۸۸۰ و ۱۸۹۲ میلادی با بحرین منعقد کرد، به تدریج بر نفوذ خود در آن سرزمین افزود و بعدها ادعا نمود که از زمان قرارداد ۱۸۲۰ دولت انگلیس شیخ بحرین را مستقل می شناخته است. بعد از جنگ جهانی دوم لوایحی در ایران به تصویب رسید و به باعث آن دولت ایران موظف شد که نسبت به احقاق حقوق ایران در بحرین اقدام نماید. همینطور دولت ایران در ۱۹۵۷میلادی بحرین را بعنوان استان چهاردهم ایران اعلام نمود و در ۱۹۵۸ هم از شیخ سلمان بن احمد الخلیفه شیخ بحرین خواست که وفاداری خویش را به دولت ایران نشان دهد اما ۲۰ سال بعد سیاست دولت ایران نسبت به بحرین تغییر نمود و ایران حاضر شد از حاکمیت خود نسبت به بحرین صرف نظر کند.




نقش محمدرضا پهلوی در جدایی بحرین از ایران
در ۱۴دی ۱۳۴۷خورشیدی محمدرضا پهلوی در یک کنفرانس مطبوعاتی در دهلی نو با اشاره به خروج نیروهای انگلیسی و آینده خلیج فارس و مسئله بحرین در پاسخ به این پرسش خبرنگار که گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما مخالفند چه فایده خواهد داشت، اظهار داشت: در سیاست فلسفه ما این است که با اشغال سرزمین های دیگران از راه زور مخالف باشیم... در هر اشغالی شما باید مراقب سلامت و امنیت نیروهای خود باشید. وی در پاسخ به سوال یکی دیگر از خبرنگاران اعلام نمود: چنانچه مردم بحرین مشتاق الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خویش را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت، ایران به اراده و خواست مردم بحرین در صورتیکه مورد شناسایی بین المللی هم واقع شود، احترام خواهد گذاشت. بنابراین سخنان محمدرضا پهلوی در این مصاحبه مطبوعاتی در واقع نقطه پایانی بر ادعای حاکمیت ایران نسبت به بحرین بود گرچه در آن زمان، بی گمان شواهد بسیاری دال بر تغییر موضع سنتی ایران در قبال بحرین مشهود بود، با این وصف بیانی چنان علنی و بدون زمینه سازی قبلی و در چارچوب گفت وگوی مطبوعاتی و آن هم در خارج از کشور، دوست و دشمن را به تعجب وا داشت. (۴)
این اظهارات محمدرضا پهلوی در حقیقت متاثر از نقش جدیدی بود که در خلیج فارس به ایران واگذار شده بود. او به دنبال اظهارات خود در دهلی نو، همواره بر پیشینه ۱۵۰ ساله تسلط انگلیس بر آن جزیره و عدم اعمال قدرت و نفوذ ایران در آن سرزمین تاکید می ورزید. هدفش از تکرار این مورد این بود که گناه جدایی بحرین از پیکره ایران را به گردن حکومت قاجاریه بیندازد. در منازعه طولانی ایران و انگلیس بر سر مالکیت و حاکمیت مجمع الجزایر بحرین این اولین بار بود که بالاترین مقام رسمی ایران با صراحت اعلام می کرد، ایران از حقوق خود نسبت به بحرین چشم پوشی می کند اما نکته مهم اعلان انصراف ناگهانی و سریع حکومت ایران از دعاوی تاریخی خود نسبت به بحرین آن هم در آستانه خروج نیروهای انگلیسی از منطقه خلیج فارس به شمار می رفت. با این چراغ سبز رژیم پهلوی و مذاکرات پنهانی میان ایران و انگلیس برای اولین بار حکومت ایران پذیرفت با فرستادگان شیخ بحرین بعنوان حاکمان جزیره وارد گفتگو شود. عمده مذاکرات میان ایران و انگلیس بر سرنوشت جزایر ایرانی ابوموسی تنب بزرگ و تنب کوچک متمرکز شد. ایران انتظار داشت در مقابل صرف نظر کردن از حق تاریخی خود در بحرین حاکمیت عملی خویش را بر جزایر سه گانه از سر گیرد؛ هر چند این جزایر هم جزو ایران بود. گفت و گوها با فرستادگان شیخ هم بر محور روش اجرای همه پرسی در مورد الحاق بحرین و کسب استقلال آن دور می زد. محمدرضا پهلوی از بیم آنکه مبادا مردم ایران او را وطن فروش بخوانند، استقلال بحرین را منوط به نظر مردم بحرین کرد که این عمل در تاریخ ایران سابقه نداشت؛ حتی علم وزیر دربار هم به سفیر انگلیس در مورد این چاره اعتراض کرد و اظهار داشت: ما هیچ وقت نمی توانیم چنین پیشنهادی را تصویب و در مقابل ملت ایران توجیه نماییم. محمدرضا پهلوی خود هم متوجه خطر نظرخواهی در مورد استقلال بحرین بود و به علم می گوید: به سفیر تکرار کند که اگر من پیشنهادش را بپذیرم، مرتکب خودکشی شده ام که اگر این خودکشی در راه حفظ منافع ملت ایران بود، چندان اهمیتی به آن نمی دادم ولی به عقیده من این طرح خیانت به منافع ملی است، بدین جهت نمی توانم آنرا بپذیرم اما شاه در مقابل فشار انگلیس تسلیم شد و معلوم نشد که اگر این طرح خیانت به منافع ملی بود چرا شاه چندی بعد آنرا پذیرفت و مرتکب این خیانت شد. (۵)




به رسمیت شناختن بحرینی مستقل از ایران
در نهایت حکومت ایران پذیرفت، سازمان ملل متحد اقدامات خویش را در تشخیص خواسته های واقعی مردم برای پیوستن به ایران یا جدایی از آن به کار گیرد. ویتوریو گیچاردی نماینده سازمان ملل متحد مامور نظرخواهی از مردم بحرین در این خصوص شد و در فروردین ۱۳۴۹ خورشیدی گزارش خویش را تقدیم دبیرکل سازمان ملل کرد، این گزارش ها تاکید داشت، جمعیت ایرانی بسیار ناچیزی خواستار پیوستن به ایران هستند اما اغلب قریب به اتفاق سکنه بحرین جویای تشکیل دولتی کاملاً مستقل و عربی در آن جزیره هستند. در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۴۹ شورای امنیت گزارش نمایندگان اعزامی خویش را به بحرین در خصوص استقلال آن کشور تصویب کرد. نماینده ایران در سازمان ملل بلافاصله پشتیبانی ایران را از گزارش اعلام نمود تا به موجودیت کشور و دولت بحرین مهر تایید زده باشد. علم در این خصوص می گوید: گوینده خبر رادیوی ایران چنان با افتخار و غرور آن خبر را خواند که گویی الان بحرین را فتح کرده ایم. البته رژیم از واکنش عمومی در قبال پذیرش جدایی بحرین از ایران بسیار نگران بود در همان روزها بر اثر پیروزی تیم فوتبال ایران بر تیم فوتبال اسرائیل شادی تهران را فرا گرفته بود و این درحالی بود که حکومت بیم داشت تا این جنبش به تظاهراتی بزرگ درباره جدایی بحرین منجر شود. به قول علم شاه شانس آورد که کسی از این فرصت استفاده نکرد تا در مورد بحرین تظاهرات کند. (۶)
استدلال محمدرضا پهلوی برای توجیه جدایی بحرین از ایران
در خاطرات اسدالله علم، وزیر وقت دربار هم آمده که همچون استدلال های محمدرضا پهلوی برای توجیه جدایی بحرین از ایران این است که: «اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، چونکه نفت آنجا تمام شده و صید مروارید هم صرفه اقتصادی ندارد. از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز، آن جزایر ارزشی ندارد، از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست اما برخلاف تفکرات محمدرضا پهلوی بحرین از نظر استراتژیک و سوق الجیشی در خلیج فارس از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردارست. واقع شدن بحرین در مرز ساحلی عربستان و قطر در گذشته فرصت چشمگیری را برای ایران به دنبال داشته است. هر چند از نظر حقوقی میان ایران و بحرین آب های آزاد وجود دارد، اما پیش از جدایی بحرین حق استفاده از منابع بستر برای ایران تا نزدیکی سواحل عربستان و قطر ادامه پیدا می کرد.
نگاهی به موافقان و مخالفان جدایی بحرین از ایران
در مجلس از ۱۹۱ نماینده حاضر در جلسه ۱۸۷ تن رای موافق با این تصمیم محمدرضا پهلوی و چهار تَن مخالف این طرح بودند بدین سان حاکمیت چند قرنی ایران بر بحرین رسماً از دست رفت و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۹ در جلسه علنی مجلس سنا، گزارش دولت در خصوص استقلال بحرین بدون هیچگونه اعتراضی به اتفاق آرا تصویب گردید اما احزاب و جمعیت های سیاسی آشکارا یا مخفیانه از راه انتشار اعلامیه و شبنامه ها مخالفت خویش را با پذیرش جدایی بحرین توسط رژیم ابراز داشتند و آنرا خیانت جبران ناپذیر و نابخشودنی به کشور برشمردند.
امیرعباس هویدا در جلسه خصوصی و محرمانه کنگره حزب ایران نوین به ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۰ در پاسخ به پرسشی درباره بحرین اظهار داشت: صحیح است ما قدرت داشتیم و نیروی دریایی و هوایی ما قوی بود اما ما طالب صلح هستیم ضمناً دیدیم در ۱۵۰ سال قبل که دیگران در بحرین دخالت داشته اند وضعی ایجاد کرده اند و چون ما قصد نداشتیم به آنها بگوییم بروید، کار را به این صورت که گفتیم حل کردیم. (۷)سرانجام در یکم خرداد ۱۳۴۹ دولت ایران یک هیات به مجمع الجزایر بحرین فرستاد و به دنبال آن در ۲۴خرداد ۱۳۴۹ شیخ خلیفه بن سلمان آل خلیفه رئیس شورای دولتی بحرین وارد تهران شد. موجودیت بحرین بعنوان یک واحد سیاسی مستقل بعد از یک قرن و نیم مجادله در ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ خورشیدی رسمیت یافت.
منابع
۱- گلنار کرنوکر، جدایی بحرین از ایران- نفع ایران و انگلیس؟، مطالعات تاریخی، ۱۳۹۰، ش۳۳
۲- آرتور کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، رشید یاسمی، دنیای کتاب، تهران، ۱۳۷۳، ص۱۵۴
۳- تاریخ سیاسی خلیج فارس، صادق نشات، کانون کتاب، ۱۳۴۵، ص۴۷
۴- اسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، ج۱، انتشارات طرح نو، تهران، ۱۳۷۱، ص۱۳۱
۵- گلنار کرنوکر، جدایی بحرین از ایران- نفع ایران و انگلیس؟، مطالعات تاریخی، ۱۳۹۰، ش۳۳
۶- باقر عاملی، روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، نشر گفتار، تهران، ۱۳۷۲، ص۲۴۱
۷- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۴، تهران، ۱۳۸۴، ص۹۷




منبع:

1399/05/24
15:45:15
5.0 / ۵
2634
تگهای خبر: اقتصاد , علم , هارد , هزینه
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد سیاست استعماری انگلیس و چشم پوشی محمدرضا پهلوی از بحرین
نظر شما در مورد سیاست استعماری انگلیس و چشم پوشی محمدرضا پهلوی از بحرین
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۴ بعلاوه ۲
برتریها bartariha
bartariha.ir - حقوق سایت برتریها محفوظ است

برتریها

معرفی برترینهای فناوری و وبسایتها