شكست ترامپ، آمریكا را به كدام سو می برد؟
به گزارش برتریها گروهی از تحلیل گران رسانه ها و اندیشكده های عربی با اشاره به شكست سیاست های «دونالد ترامپ» و افزایش احتمال پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری معتقدند كه سیاست خارجی آمریكا در دوره پساترامپ دستخوش تغییر شده و بایدن از سیاستی كه در دوره ترامپ ترسیم شده فاصله خواهد گرفت.
آمریکا این روزها در تب وتاب مبارزات انتخاباتی به سر می برد. حالا رویارویی میان اردوگاه جمهوری خواهان و دموکرات ها اوج گرفته است. تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که مقرر است سیزدهم آبان ماه برگزار شود، از مبحث های مورد توجه رسانه ها و اندیشکده های بین المللی به حساب می آید.
در صحنه رقابت های سیاسی آمریکا، «جو بایدن» معاون «باراک اوباما» رئیس جمهوری پیشین آمریکا به همراه «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری کنونی، دو نامزد ریاست جمهوری این کشورند. در این پیوند، رسانه ها و اندیشکده های جهان عرب هم از رویداد انتخاباتی در آمریکا غافل نمانده اند و با اشاره به شکست های ترامپ و افزایش احتمال پیروزی بایدن تحلیل هایی را درباره آینده سمت وسوی سیاست خارجی آمریکا منتشر نمودند.
افزایش انتقادها از ترامپ و افزایش احتمال پیروزی بایدن
از زمانی که ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ قدرت را در آمریکا به دست گرفت سیاست داخلی و خارجی و چگونگی مدیریت امور از جانب وی با انتقادهای گسترده ای روبرو شده است. او به همپیمانان آمریکا تاخته و از رهبران پوپولیست حمایت کرده و سبب افزایش تنش ها بخصوص در منطقه خاورمیانه شده است. او با این اقدامات خود به جایگاه جهانی آمریکا و نقش آفرینی این کشور در مسائل بین الملل ضربه وارد کرده است. تردیدی نیست که این اقدامات و شکست های ترامپ و همینطور شیوع بیماری کرونا و بحران های ناشی از این بیماری همچون رکود اقتصادی در آمریکا بر روی انتخابات آمریکا آثاری به دنبال داشته باشد.
به نوشته اندیشکده «الدیمقراطی» مصر، ترامپ سبب افول جایگاه آمریکا بعنوان یک قدرت لیبرال جهان شده است. ایدئولوژی ها و شخصیت دمدمی مزاج وی سبب در پیش گرفتن سیاست های خصمانه شده است. او از سازمان ها و نهادهای بین المللی که به دنبال تقویت دموکراسی و آزادی هستند عقب نشینی کرده است. شکست های ترامپ، شانس وی را برای پیروزی در انتخابات کاهش داده است. حالا بایدن معاون رئیس جمهوری سابق آمریکا به رقیب پرقدرتی برای ترامپ تبدیل گشته است و دموکرات ها با قدرت از وی حمایت می کنند. در چنین شرایطی پیشبینی می شود پیروزی بایدن خیلی از معادلات جهانی را که دولت آمریکا در عرصه تجارت جهانی و آب وهوا بر هم زده است تغییر دهد.
آینده سمت وسوی روابط آمریکا با چین
روابط اقتصادی و سیاسی آمریکا با چین یکی از مهمترین و پیچیده ترین روابط بین المللی قرن ۲۱ به حساب می آید. از نظر اقتصادی آمریکا بزرگترین اقتصاد جهان به حساب می آید. چین در مرتبه دوم قرار دارد. گزارش اندیشکده الدیمقراطی نشان داده است که چین از سال ۲۰۱۵ به بزرگترین شریک تجاری واشنگتن تبدیل گشته و حجم مبادلات تجاری این دو کشور به حدود ۵۲۰ میلیارد دلار رسیده است. این در شرایطی است که ترامپ تاکید کرده است موافقت با انضمام چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ اشتباه مرگباری بود. ترامپ در تعامل با چین دو روند متفاوت را در پیش گرفت. در عرصه تجاری، تنش آمریکا با چین بعد از ۲۲ مارس سال ۲۰۱۸ و با افزایش تعرفه های گمرگی بر روی کالاهای وارداتی چین به آمریکا به ارزش ۵۰ میلیارد دلار شروع شد. چین هم در واکنش به این اقدام دولت آمریکا ضد بیشتر از ۱۲۸ تولیدکننده آمریکایی عوارض گمرگی تحمیل کرد. در نتیجه این جنگ اقتصادی آشکار، روابط میان این دو کشور طی دهه های اخیر به پایین ترین سطح خود رسید.
از نظر سیاسی هم هر روز بر قدرت چین در عرصه بین المللی افزوده می شود و در خیلی از مسائل بین المللی با آمریکا برخورد می کند. دولت های آمریکا از زمان نیکسون تا اوباما بر مبنای سیاست نیکسون معروف به «تعامل سازنده» از پیدایش چین بعنوان قدرت اقتصادی حمایت می کردند اما با راهیابی ترامپ به کاخ سفید او راهبرد جدیدی درباره چین دنبال کرد و سیاست مقابله با چین را در پیش گرفت.
به نوشته تارنمای اندیشکده الدیمقراطی، در عرصه سیاسی هم باآنکه روابط دو کشور به تازگی با قدری از ثبات و توافق همراه بوده اما حالا این روابط در مرحله آزمون واقعی به سر می برد. با وجود جنگ تجاری و تنش آفرینی ها در دریای چین پیشبینی می شود روابط دو کشور در آینده وارد مرحله ای از رقابت داغ شود. تغییر سیاست آمریکا درباره چین پیامدهایی را برای روابط دوجانبه و همینطور امنیت جهانی به دنبال خواهد داشت.
تارنمای مرکز پژوهش های «العربی» امارات در گزارشی به قلم «محمد عمر» آورد به نظر می آید تغییر راهبرد آمریکا درباره چین عمیق است و به دوران بعد از ترامپ هم کشیده خواهد شد. چونکه در واشنگتن این اجماع وجود دارد که سیاست های گذشته درباره چین با شکست روبرو شده است و باید رویکرد تندتری ضد پکن در پیش گرفته شود.
به نوشته اندیشکده الدیمقراطی، در واقع میان حزب دموکرات و جمهوری خواه درباره اولویت دادن به روابط با چین اجماع وجود دارد، اما درباره چگونگی تعامل با این مورد اختلافاتی وجود دارد. در صورت پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا پیشبینی می شود او برای کاهش تنش ها در جنگ اقتصادی با چین عمل کند. اما مذاکراتی را درباره «تجارت ناعادلانه» در پیش خواهد گرفت که احتمال دارد به سمت تنش پیش رود. در دوره اوباما سیاست همکاری با چین در مراکز تصمیم گیری آمریکا دنبال می شد و این رویکرد حاکم بود که ادغام چین در نظام بین الملل و همکاری با آن در قدرت یابی مسالمت آمیز چین و پایبندی این کشور به اصول نظام بین الملل نقش دارد، اما حالا رویکرد تغییر کرده و این رویکرد حاکم است که همکاری با چنین نتیجه ایده الی را به دنبال نداشته است. این مورد سبب گشته است چین به رقیب آمریکا تبدیل گردد و باید به جای همکاری، رویارویی را در پیش گرفت و این رویکرد بر سیاست بایدن هم تأثیر خواهد گذاشت. در عرصه سیاسی یکی از چالش های مهم بایدن نحوه رسیدگی به اقدامات ژئوپلیتیک تهاجمی پکن است. شاید روابط شخصی و تعاملات گذشته وی با «شی جین پینگ» نخست وزیر چین به نفع او باشد. در دولت اوباما، او بارها برای بهبود روابط بین دو کشور به پکن اعزام شده است.
روابط با همپیمانان اروپایی
ترامپ از زمان قدرت یابی در آمریکا شعار «نخست آمریکا» را در پیش گرفت. او با این سیاست کوشش کرد میراث های همکاری مشترک آمریکا با کشورهای اروپایی را ویران سازد. وی در ائتلافسازی ها تردید وارد کرد و گفت آمریکا باید از هزینه پردازی برای پشتیبانی از دیگر کشورها پرهیز کند. او بارها این مورد را تکرار کرد که ناتو قدیمی و غیرفعال شده است. وی همینطور اعتقاد دارد که همپیمانان راهبردی آمریکا باید هزینه حضور نظامی آمریکا در کشور خویش را بپردازند یا اینکه به تنهایی از خود دفاع کنند. وی همینطور ائتلاف سازی های اقتصادی را بی نتیجه به شمار آورده است. او مخالف توافقنامه تجارت آزاد بود و به صورت یکجانبه از توافق آزاد آمریکایی شمالی خارجی شد و این توافقنامه را بد توصیف کرده است.
به نوشته اندیشکده الدیمقراطی، ترامپ به مسائل تجارت بین الملل تنها از دریچه اقتصادی و سود و زیان بر پایه معادله صفر نگاه می کند. او اعتقاد دارد که آمریکا باید از نفوذ اقتصادی خود برای تحمیل شرط هایش بر دیگران استفاد کند. وی همینطور به دیدگاه های مشترک اروپایی ها و آمریکا در تعامل با بحران های بین المللی و منطقه ای زیان وارد کرد. بعنوان مثال او از توافق هسته ای و توافق آب وهوایی پاریس و سازمان بهداشت جهانی خارج شده است. اما بایدن در صورت پیروزی در انتخابات برای ترمیم پل های ارتباط با کشورهای اروپایی و ناتو که در دوران ترامپ شکاف برداشته است، تلاش خواهد نمود. او به توافق های گذشته باز خواهد گشت. پیشبینی می شود بایدن برای جبران زیان هایی که به رویکرد و اعتبار مشترک اروپا و آمریکا درباره خیلی از مسائل بین المللی و در راس آن توافق هسته ای وارد شد تلاش کند.
خاورمیانه و روابط با ایران
درباره منطقه خاورمیانه به صورت کلی تا حدی میان سیاست های ترامپ و بایدن درباره کاهش ارتباط آمریکا با خاورمیانه شباهت هایی وجود دارد. این مورد به یک راهبرد برای آمریکا تبدیل گشته است و به شخص مشخصی ارتباطی ندارد. این مورد به کاهش اهمیت راهبردی منطقه خاورمیانه در قالب منافع راهبردی آمریکا و پیدایش فرصت ها و تهدیدهایی در دیگر مناطق بخصوص در قاره آسیا مربوط است.
روزنامه «القدس العربی» در بخشی از گزارش خود به قلم «شفیق ناظم الغبراء» استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت آورد ترامپ در حل هیچ یک از مسائل منطقه خاورمیانه موفق عمل نکرده است. مشکل فلسطین هنوز هم ادامه دارد و هر لحظه احتمال انفجار آن وجود دارد. هنوز هم بحران در روابط کشورهای عربی متحد عربستان با قطر پا برجا است. ترامپ هنوز هم نتوانسته است به جنگ در یمن، لیبی و دیگر مناطق در خاورمیانه آخر دهد.
اندیشکده الدیمقراطی در بخشی از گزارش خود آورد درباره پرونده هسته ای ایران، ترامپ از همان آغاز کار مخالفت قوی خود با این توافق را اعلام نمود و این توافق را بدترین توافق به شمار آورد. او به این مورد بسنده نکرد بلکه به صورت یکجانبه از این توافق خارج شد و تحریم های ایران را از سر گرفت.
در ادامه گزارش این اندیشکده می خوانیم: بایدن که خود یکی از حامیان جنگ عراق بود بعدها از تصمیم خود عقب نشینی کرد و با عقب نشینی نیروهای عراق از افغانستان و عراق موافقت نمود. او با طرح ترامپ برای آخر دادن به جنگ ها در منطقه خاورمیانه همسو است. اما او تلاش می کند روش او با شیوه ترامپ درباره برخورد با مسائل خاورمیانه متفاوت باشد.
به نوشته روزنامه القدس العربی پیشبینی می شود رئیس جمهوری جدید آمریکا رفتار این کشور درباره ایران را تغییر دهد. آمریکا در پرونده های داغ خود با ایران احتیاج به آرامش دارد. ازاین رو، پیشبینی می شود دولت جدید این کشور از تحریم های کنونی فاصله گیرد و برای مذاکره با ایران تلاش کند. این موضوعی است که با خطوط کلی سیاست های ترامپ در تعارض است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد شكست ترامپ، آمریكا را به كدام سو می برد؟