بیم بی پایان
روزنامه جام جم در یادداشتی آورد: با خروج نیروهای ناتو از پایگاه بگرام در ولایت کاپیسا و واقع در شمال کابل، طالبان به تقویت نیروهای خویش در شمال و جنوب افغانستان و افزایش خشونت جهت تصرف مراکز استان ها (ولایات) و شاهراها به قصد پیشروی به سمت کابل خواهد پرداخت.
روزنامه جام جم یکشنبه ۱۳ تیر یادداشتی را به قلم بابک باصری استادیار حقوق عمومی دانشگاه آزاد واحد افغانستان منتشر نمود و نوشت: دولت و ارتش (اردوی) افغانستان کماکان با استمرار راهبرد دفاع فعال، فعلا به دنبال حفظ نقاط حیاتی و دفاع از شهرهای بزرگ و مراکز استان ها خواهد بود و عقب نشینی از ولسوالی های (شهرستان های) کوچک و دورافتاده را به صورت تاکتیکی جهت واگذاری زمین (البته نقاط غیراستراتژیک) و خرید زمان جهت تغییر راهبرد فعال و یا موفقیت احتمالی در مذاکرات صلح دوحه در دستور کار قرار خواهد داد اما به نظر می آید که استمرار چنین وضعیتی برای هر دو طرف شکننده و ناپایدار خواهد بود و امکان دارد یکی از گزینه های ذیل در آینده ای نه چندان دور رخ دهد: تکرار تاریخ و سقوط کابل به دست طالبان؛ مانند آنچه در سال ۱۳۷۵ در اثر شکاف میان دکتر نجیب ا... و رهبران جهادی و مقاومت رخ داد.
البته این امر بدون اراده جدی و حمایت همسایه جنوبی بسیار دشوار و در کوتاه مدت تقریباً غیرمحتمل است. اما فارغ از امکان آن، طالبان به خوبی بر این امر واقف است که هرگونه کسب قدرت با توسل به خشونت باعث تحریک مقاومت مردمی و بخصوص رویارویی اقوام مختلف با آنان خواهد شد و افغانستان را وارد جنگ داخلیِ نامعلومی خواهد نمود. به عبارتی دیگر، حفظ کابل (دولت) توسط طالبان به مراتب صعب و دشوارتر از سقوط آن به دست طالبان است. باآنکه انتظار رفتار عقلانی از کنش گران غیردولتی افراطی شاید معقول به نظر نرسد.
گزینه محتمل دوم، تشکیل دولتِ گذار یا موقت؛ بر این اساس، رهبران احزاب سیاسی و بزرگان قومی شورای گذار یا دولت موقت می سازند و رهبری جریان صلح با طالبان را به دست گیرند. این احتمال دو مانع حقوقی و سیاسی خواهد داشت. نخست آنکه قانون اساسی ۱۳۸۲ تشکیل دولت موقت را پیشبینی نکرده است حتی عدم امکان بازبینی قانون اساسی در دوران اضطرار (ماده ۱۴۶قانون اساسی) و اختیار رئیس جمهور در اعلام اضطرار در مواقع جنگ هم که به باعث ماده ۱۴۴ قانون اساسی وی را عهده دار صلاحیت های شورای ملی بعد از مشورت با رؤسای مجلسین و دیوان عالی کشور (ستره محکمه) خواهد کرد، باعث می شود تا آقای اشرف غنی که بعد از منازعات و کشمکش فراوان با رقیب انتخاباتی خود -آقای عبدا... - در نهایت بدون تن دادن به تشکیل دولت وحدت ملی پیروز انتخابات ریاست جمهوری گذشته گردید، به سادگی حاضر به واگذاری قدرت نشود - ضمن آن که وی اخیراً توانسته است رئیس جمهور آمریکا را قانع سازد که ۶۵۰ تَن از سربازان آمریکایی جهت حفاظت از فرودگاه کابل در افغانستان حضور داشته باشند - همینطور آگاهی وی از سرنوشت دکتر نجیب ا... و بیم تکرار تاریخ، آقای اشرف غنی را از این کار برحذر می دارد که این امر مانع سیاسی سترگی در تشکیل دولت گذارخواهد بود.
گزینه سوم، تقسیم کیک قدرت در دوحه است که باآنکه احتمال آن اندک است اما بعید هم نخواهد بود. با وجود این که تصرفات و پیروزی های اخیر طالبان باعث خواهد شد که آنان دست بالا را در مذاکرات صلح داشته باشند اما کماکان این امر منجر به خروج گزینه کسب قدرت از راه سیاسی از برنامه های طالبان نخواهد شد و آنان نهایت تلاش خود را جهت برخورداری قدرت سیاسی در مذاکرات خواهند کرد. ضمن آن که کنش گران خارجی مؤثر در افغانستان البته با اهداف متفاوت اما تقریباً همگی خواستار تشکیل یک حکومت همه شمول و فراگیر در افغانستان هستند. در نهایت باآنکه امکان دارد هیچ یک از احتمالات فوق هم رخ ندهد، اما آنچه بیشتر حائز اهمیت می باشد توجه طرف های درگیر به مسئولیت اجتماعی و انسانی خویش است. افغانستان بعد از خروج نیروهای ناتو در نقطه عطفی قرار دارد که تمامی کنش گران باید به رسالت تاریخی خویش جهت ساختن جامعه ای آباد، پویا و مستقل عمل کنند.
جوانان و مردم افغانستان خواستار پیشرفت، توسعه و استقلال هستند و خروج نیروهای نظامی خارجی از هر کشور نوید استقلال و مایه شادمانی وطن دوستان خواهد بود. در دوران اخیر سطح سواد و ارتباط با جامعه بین الملل در افغانستان افزایش قابل ملاحظه ای داشته است و دولت آینده افغانستان قادر به تغییر این ریل نخواهد بود و اراده و خواست ملت در پاسداشت حقوق بانوان، حقوق بشر، توسعه، صلح و... امری غیرقابل بازگشت است. به تعبیر ماکیاولی، ملتی که طعم آزادی را چشیده اند نمی توان تحت استبداد کشید ازاین رو در صورت مسئولیت پذیری تمامی کنش گران داخلی و خارجی، خروج نیروهای نظامی بیگانه از خاک افغانستان، امیدی باردیگر در ساخت وطن متولد خواهد شد و هرگونه تمامیت خواهی، مداخله خارجی و اصرار بر کسب قدرت از راه غیرسیاسی، تاریکی و بیمی بی پایان را به دنبال خواهد داشت.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد بیم بی پایان