کاخ سفید چگونه به دلارزدایی دامن زد؟
برتریها: یک اقتصاددان و استاد دانشگاه در آمریکا اعتقاد دارد سیاست های واشنگتن با تحریم و سرقت پول ایران، افغانستان، ونزوئلا و روسیه سبب شد کشورها نسبت به استفاده از دلار و انباشت ذخایر در ایالات متحده محتاط شوند و به سمت ارزهای جایگزین و دلارزدایی حرکت کنند.
اقتصاددانان و رسانه های جهان چند ماهی است از تضعیف تدریجی دلار بعنوان ارز برتر جهان سخن می گویند. در این چارچوب ایجاد ائتلاف میان روسیه و چین و تشکیل ساختارهای مالی مستقل در کنار گمانه زنی در مورد پیوستن هند به آنها و چراغ سبز برخی کشورهای نفت خیز، به ابهام در مورد آینده دلار با پیدایش ارزهای بین المللی جایگزین دامن زده است.
«مایکل هادسون»* پژوهشگر آمریکایی به ارزیابی اتفاق های رخ داده برای دلار آمریکا و نزول اعتبار جهانی آن پرداخته است. وی تا حالا مطالب زیادی را در مورد افول هژمونی جهانی دلار تحت عنوان دلارزدایی بیان کرده است.
این استاد دانشگاهِ آگاه به مسائل اقتصادی آمریکا در مطلب خود آورده: بنظر می رسد هژمونی دلار در این روزها در موقعیت بدتری نسبت به گذشته قرار گرفته و حالا بطور ناگهانی به انتها راه نزدیک شده است. هژمونی دلار زمانی وجود داشت که جنگ آمریکا در ویتنام و هزینه های نظامی دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ سبب شد واشنگتن چرخه دلار و طلا را جدا کند. همه کسری تراز پرداخت های آمریکا آن زمان به خاطر مخارج نظامی بود و عرضه طلا آغاز به کاهش کرد. بنابراین، در سال ۱۹۷۱ رییس جمهور نیکسون، رابطه دلار با طلا را حذف نمود.
سواری رایگان کاخ سفید با امپریالیسم دلاری
از زمان جنگ جهانی اول به بعد همه فکر می کردند آمریکا با داشتن بیشترین طلا و طلبکار بودن از بقیه کشورها، اقتصاد جهان را کنترل می کند اما در دهه ۱۹۷۰ ایالات متحده بجای طلبکار بودن، کسری بودجه داشت.
این اقتصاددان در تشریح بحث «سوپر امپریالیسم» آورده است وقتی ایالات متحده طلا را کنار گذاشت، بانکهای مرکزی خارجی چیزی برای خرید با دلارهایی که از ایالات متحده به سمت آنها سرازیر می شد، نداشتند. آنها دریافتند تنها کاری که می توانند انجام دهند ارسال باردیگر دلارها به ایالات متحده است. بانکهای مرکزی بطور معمول ملک نمی خرند، آنها اوراق خزانه داری خریداری می کنند. بنابراین، ایالات متحده دلارهای خودرا در خارج از کشور خرج می کرد و بانکهای مرکزی خارجی هم چون نمی توانستند اقدامی را انجام دهند آنرا مستقیم برای خرید اوراق قرضه خزانه باز می گردانند؛ در این صورت نه فقط کسری تراز پرداخت ها، بلکه کسری بودجه آمریکا نیز تامین می شد.
هژمونی دلار سیستمی بود که در آن بانکهای مرکزی آمریکا ذخایر پس انداز پولی و بین المللی را به دلار نگهداری می کردند. این دلار در ایالات متحده برای تامین مالی پایگاه های نظامی در سراسر جهان، که حدود ۸۰۰ پایگاه نظامی بود استفاده می شد. بنابراین، در عمل بانکهای مرکزی باید پس اندازهای خودرا برای تسلیح، نظامی کردن و وام دادن به ایالات متحده جهت تامین هزینه های خارج از کشور هزینه می کردند.
آمریکا با هژمونی دلار سیستمی را ایجاد کرد تا بتواند از این ارز برای تامین مالی ۸۰۰ پایگاه نظامی خود در سراسر جهان، استفاده نماید.
در واقعیت این همان چیزی بود که به آن هژمونی دلار گفته می شد و آمریکا با آن از بقیه کشورها یک سواری رایگان می گرفت. اما مدتی پیش زمانی که ایالات متحده بر ذخایر روسیه، افغانستان، ونزوئلا و سایر کشورها چنگ انداخت، این سواری به پایان رسید. این بدان معناست که سایر کشورها، دیگر نمی توانند سپرده گذاری در بانکهای ایالات متحده یا خرید اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده، یا سرمایه گذاری های دیگر در ایالات متحده، ذخایر خودرا با خیال آسوده انجام دهند برای اینکه واشنگتن بسادگی می تواند آنها را مانند آنچه که در مورد روسیه اتفاق افتاد، تصاحب کند.
در همین راستا، ناگهان اقتصاد جهان را به دو بخش تقسیم شد، یک بخش دلاری و گروه دیگر کشورهایی که از سیاست های نئولیبرالی پیروی نمی کنند. ما شاهد تولد یک اقتصاد جهانی دوگانه جدید هستیم.
در چارچوب هژمونی دلار، فدرال رزرو می تواند پول خودرا برای تامین مالی اقتصاد داخلی منتشر کند و نیازی به وام گرفتن از کشورهای خارجی ندارد. کاری که هژمونی دلار انجام می داد تامین مالی کسری تراز پرداخت هاست. این به اقتصاد آمریکا کمک نمی کند اما به ما کمک می نماید تا از کشورهای دیگر سواری رایگان بگیریم.
به نظر می رسد کشورها از رخدادهای اخیر در مورد ذخایر روسیه درس گرفته و آغاز به انتقال دارایی های خود از آمریکا خواهند کرد. بعنوان نمونه برای افغانستان مشکل بزرگ این است که پول خودرا در اختیار بگیرد. با مشاهده توقیف دارایی ها و عدم اجازه به بانک مرکزی افغانستان برای دسترسی به آنها، کشورها برای بازگرداندن پول و طلای کشورهای خود دست به کار می شوند.
جنگ در اوکراین، که در حقیقت جنگ ناتوی آمریکا با روسیه است، با تغییر قیمت انرژی یک بحران در تعادل پرداخت ها در سراسر جهان خصوصاً در کشورهای جنوب به وجود می آورد. قیمت انرژی و نفت افزایش می یابد، بهای مواد غذایی هم بیشتر می شود و این امر به ناتوانی کشورها در بازپرداخت بدهی های خارجی آنها منجر می شود؛ مگر این که کشورها تصمیم بگیرند بدون غذا و انرژی بمانند. بدیهی است که این یک بحران سیاسی است. نتیجه این امر می تواند تقسیم جهان به دو قسمت باشد.
اقدامی که آمریکا ذخایر دلاری روسیه، افغانستان، ونزوئلا و سایر کشورها انجام داد سبب شد تا سایر کشورها نتوانند به سپرده گذاری در بانکهای ایالات متحده یا خرید اوراق بهادار خزانه داری آمریکا اعتماد کنند. آمریکا و سرقت ذخایر دلاری کشورها
این روند یعنی دلارزدایی در سالهای اخیر درحال رخ دادن بود اما هیچ کس انتظار نداشت چنین سرعتی به خود بگیرد. انتظار نمی رفت این خود ایالات متحده باشد که به دلارزدایی دامن می زند. توقع می رفت دیگر کشورهای پرقدرت موجب تسریع این روند شوند؛ پیش بینی می شد شاید چین، روسیه و سایر کشورها پیش قدم شوند و بگویند «ما نمی خواهیم به آمریکا سواری رایگان دهیم».
در واقع این خود ایالات متحده بود که همه خطوط قرمز را با تصاحب ذخایر دلاری و مالی روسیه، درست بعد از تصرف ذخایر افغانستان و ونزوئلا نابود کرد.
چنین چیزی در تاریخ مدرن حتی در جنگ های قرن نوزدهم اتفاق نیفتاد. در جنگ کریمه در اواسط قرن نوزدهم، کشورهای روسیه، انگلستان و آلمان به پرداخت بدهی خود به کشورهایی که با آنها می جنگیدند ادامه دادند، برای اینکه تصور این بوده که بدهی ها مقدس هستند اما حالا، ناگهان، نه فقط بدهی ها دیگر مقدس نیستند، بلکه کشورها می توانند پس اندازهای خارجی دیگران را مال خود کنند.
از نظر نویسنده، مشکل از زمانی آغاز شد که شاه ایران سقوط کرد و ایالات متحده پول ایران را گرفت و اجازه پرداخت آن به دارندگان جدید اوراق قرضه در تهران را نداد. آمریکا سپس جنگی را مقابل ایران به سبب کوشش برای کنترل منابع نفتی خود شروع کرد. ناگهان، چنگ انداختن ایالات متحده روی یک اصل اخلاقی که تغییرناپذیر نشان می داد، اختتام همه چیز را رقم زد.
سیاست کاخ سفید به دلارزدایی دامن زد
در واقع در طول چند دهه گذشته و از سال ۱۹۷۹، ایالات متحده بطور فزاینده ای از جنگ اقتصادی مقابل کشورها بوسیله آنچه مردم آنرا تحریم می نامند بهره برده اما آنها در حقیقت اقدامات قهریِ یکجانبهِ غیرقانونی بوده اند. این خط مشی به صورتی زمینه سازی برای اتفاق فعلی یعنی دلارزدایی بوده است.
نکته اینکه، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نیز از اساس بعنوان بازوی ایالات متحده عمل کرده اند. پشتیبانی از دیکتاتوری ها، نجات اوکراین یا وام دادن به کشورهایی که آمریکا می خواهد و مخالفت با خواسته کشورهایی که واشنگتن علاقه ای به سوی آنها ندارد همه سبب آماده شدن زمینه رخداد امروز شده است.
از سال ۱۹۷۹ ایالات متحده آمریکا بطور فزاینده ای از جنگ اقتصادی مقابل کشورها با نام تحریم بهره برد اما این اقدامات قهریِ یکجانبهِ غیرقانونی، زمینه را برای دلارزدایی آماده کرد. ایالات متحده روسیه را از سیستم سوئیفت که مکانیزم بین المللی برای انجام تجارت و امور مالی است، حذف نمود. واشنگتن همین طور چین را تهدید کرد که اگر تحولات در رابطه با اوکراین را محکوم نکند، آنها را هم از سیستم سوئیفت بیرون کند. غرور و یکجانبه گرایی ایالات متحده به صورتی کشورها را به سمت یافتن جایگزین های دیگر برای دلار سوق داده است.
مقام های آمریکایی از دو سال پیش، روسیه را تهدید به بیرون راندن از سوئیفت کرده بودند و از همان زمان مسکو در کنار پکن یک سیستم جایگزین را ایجاد کرد. بنابراین، آنها به آرامی بجای استفاده از دلار، به سمت استفاده از ارز خود در معاملات تغییر جهت داده اند. این قسمتی از روندی است که به سیطره و هژمونی دلار اختتام داده است.
روشی که ایالات متحده در قالب حفظ هژمونی دلار انجام داده این است که کشورهای دیگر ارز ملی شما را در بانکهای شما سپرده گذاری کنند و تجارت نفت خودرا هم با دلار انجام دهند اما ناگهان واشنگتن همه دلارهای آنها را می گیرد و نمی گذارد از آن استفاده کنند.
در نتیجه این اقدام، بانکهای ایالات متحده هم ممکنست برای پرداخت هزینه نفت و تجارت خود به سمت سیستم دیگری تغییر جهت دهند. این همان اتفاقی است که به سلطه جهانی دلار اختتام می دهد.
*«مایکل هادسون» رییس موسسه مطالعات روندهای بلندمدت اقتصادی ISLET ( Institute for the Study of Long-term، Economic Trends) و یک تحلیلگر مالی وال استریت است که در دانشگاه میسوری در کانزاس سیتی اقتصاد تدریس می کند. وی تا حالا چند کتاب در زمینه اقتصاد و دلار نگاشته که آخرین آنها نسخه به روز شده کتاب «سوپر امپریالیسم: استراتژی اقتصادی امپراتوری آمریکا» است.
منبع: برتریها
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد کاخ سفید چگونه به دلارزدایی دامن زد؟